
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پیام تسلیت رهبرمعظم انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام سیداحمد زرگر
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت حجتالاسلام زرگر رئیس دادگاه انقلاب تهران و از قضات با سابقه کشور را تسلیت گفتند.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مجاهد جناب حجتالاسلام سیداحمد زرگر رحمة اللهعلیه را به خانواده و بازماندگان محترم و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض می کنم. شجاعت و صراحت در مقام قضا و تلاش مجاهدانه در مقام امر به معروف و نهی از منکر، بخشی از خصوصیات ممتاز آن مرحوم بود. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرینش را برای ایشان مسألت می کنم.
سیدعلی خامنهای / ۲۲ شهریور ۱۴۰۰
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
درگذشت روحانی مجاهد جناب حجتالاسلام سیداحمد زرگر رحمة اللهعلیه را به خانواده و بازماندگان محترم و دوستان و همکاران ایشان تسلیت عرض می کنم. شجاعت و صراحت در مقام قضا و تلاش مجاهدانه در مقام امر به معروف و نهی از منکر، بخشی از خصوصیات ممتاز آن مرحوم بود. از خداوند متعال رحمت و مغفرت و حشر با اجداد طاهرینش را برای ایشان مسألت می کنم.
سیدعلی خامنهای / ۲۲ شهریور ۱۴۰۰

برای دام، وام گرفتند اما زمین خریدند
رئیس دستگاه قضا جلسه دیروز شورای عالی قوه قضائیه را به موضوع فساد اختصاص داد. او از سرمایهگذاران حوزه دامداری گفت که با تسهیلات بانکها به جای وارد کردن مواد اولیه زمین خریدند تا کسانی که با ارزهای ترجیحی به ثروتهای میلیاردی رسیدند و در نهایت هم خواستار اجماعی بین همه دستگاهها شد تا با اصلاحاتی که صورت میدهند بسترهای فساد را برچینند.
بنا به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای در این جلسه با اشاره به احصای مشکلات مردم در دادگستریها و سازمانهای وابسته در مدتی که وی مسئولیت دستگاه قضا را برعهده گرفته، از زندان به عنوان یکی از مراکزی یاد کرد که طی ماههای اخیر برای اصلاح آن تلاشهای زیادی صورت گرفته است. اژهای افزود: در مدت کوتاه اخیر بیش از یکصد زندان در سراسر کشور به دفعات مورد سرکشی قرار گرفته و بخشی از مسائل آن رسیدگی شده و روند بهبود وضعیت زندانها همچنان ادامه دارد. وی با اشاره به بازدید روز جمعه خود از زندان دماوند، از رئیس کل دادگستری استان تهران خواست که وضعیت زندانیان و کسانی که اعلام کردند چند ماه است بلاتکلیف ماندهاند و امکان تبدیل قرارشان وجود دارد بررسی و مشکل آنها را برطرف کنند. وی همچنین به رئیس کل دادگستری استان تهران مأموریت داد به درخواست زندانیان ندامتگاه دماوند برای بهبود نحوه تماس با خانوادهشان و همچنین رفع مشکل نهایی شدن پروندههایشان رسیدگی نماید.
خواسته اژهای از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش یکی از مهمترین اقدامات در دوران جنگ اقتصادی را مبارزه همه جانبه با فساد در همه ابعاد و عرصهها عنوان کرد و گفت: در دوران جنگ اقتصادی از طرفی باید با فساد مبارزه کنیم و از طرفی باید از فعالان اقتصادی که میخواهند در چارچوب قانون سرمایهگذاری و تجارت کرده و از طریق تولید، نیازهای مردم را تأمین کنند حمایت نماییم. اژهای تأکید کرد: دستگاه قضایی با کسانی که در شرایط دشوار جنگ اقتصادی در زمین دشمن بازی و فشار مضاعف به مردم وارد میکنند، قاطعانه برخورد خواهد داشت. وی از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نیز خواست که با جداسازی صف کسانی که میخواهند به مردم خدمت و در چارچوب ضوابط قانونی منافع خود را نیز تأمین کنند، با کسانی که چوب لای چرخ نظام اقتصادی کشور میگذارند و بازار را به هم میزنند و نیازمندیهای مردم را احتکار میکنند تا با قیمت گزاف بفروشند، قاطع برخورد کنند. رئیس دستگاه قضا گفت: همانطور که رئیس جمهوری نیز بارها تأکید کردند اگر میخواهیم هم موانع تولید و سرمایهگذاری برطرف و هم با فساد مقابله شود، بخش عمده اقدامات باید از سوی دولت صورت گیرد.
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم حذف بسترها و گلوگاههای فساد یکی از این بسترهای مهم فسادزا را «زمین» عنوان کرد و گفت بسیاری از پروندهها که به آسیبهای جدی منتهی شده از زمین نشأت میگیرد که در اختیار دولت، وزارت راه و مسکن و منابع طبیعی قرار دارد و به بهانههای مختلف در اختیار دیگران قرار میگیرد. این زمینها برای اجرای پروژههای کشاورزی یا دامداری در اختیار افراد قرار میگیرد، اما به دلیل فقدان نظارت، با دور زدن قانون دستخوش تغییر کاربری میشوند و این مسأله باعث ایجاد شکاف بزرگ بین غنی و فقیر میشود. اژهای یکی دیگر از بسترهای فسادزا را «ارزهای ترجیحی و غیر ترجیحی» عنوان کرد و با بیان اینکه دولت باید در این خصوص تصمیم قاطعی بگیرد گفت: به برخی افراد برای وارد کردن اقلام مورد نیاز مردم همچون گوشت و مرغ ارز ترجیحی داده شده تا این اقلام را وارد کشور کنند، اما هم این ارزها برنگشته، هم وضعیت بازار به گونهای است که اقلام مورد نیاز مردم با قیمت گران فروخته میشود. وی با تأکید بر لزوم نظارت بر نحوه تخصیص ارز و چگونگی مصرف آن گفت که برخی افراد در سایه نبود نظارت میلیاردها میلیارد ثروت به دست آوردهاند و در کنار آن در کشور شاهد کوخ نشینی تهیدستان هستیم.
رئیس قوه قضائیه از «تسهیلات بانکی» همبه عنوان یکی دیگر از بسترهای فسادزا یاد کرد و گفت: تعداد افرادی که بالای هزار میلیارد تومان معوقه بانکی دارند و برای آنها پروندههایی نیز تشکیل شده محدود است، اما همین تعداد نیز موجب اخلال در نظام بانکی شدند. او ادامه داد: برخی افراد برای سرمایهگذاری در حوزه دامداری و کشاورزی یا راهاندازی کارخانهها و وارد کردن مواد اولیه از بانکها تسهیلات گرفتهاند، اما با این پولها زمین خریدند که حالا این زمینها ۱۰ برابر قیمت پیدا کرده و حتی اگر سود بانکی را بیش از نرخ مصوب بانک مرکزی بپردازند باز هم سود میکنند.
رئیس دستگاه قضا در پایان با تأکید بر اینکه رئیس جمهوری بارها اعلام کرده بسترهای فساد را دقیقاً میشناسد و به دنبال برطرف کردن آنهاست، تأکید کرد باید نحوه محاسبات مالیاتی نیز با کمک مجلس و دولت اصلاح شود و تا این اصلاحات صورت نگیرد مبارزه با فساد اثربخش نخواهد بود.
زندان زنان، توسط خود زنان اداره شود
اعضای فراکسیون زنان مجلس عصر یکشنبه به منظور تبادل نظر وهماندیشی درباره مهمترین مسائل زنان و خانواده و راهکارهای حل مشکلات این حوزه و بهبود خدماترسانی قضایی به زنان با حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای دیدار و گفتوگو کردند.
رئیس قوه قضائیه در این دیدار از زن و مرد بهعنوان دو بال برای رسیدن به حیات طیبه و رمز تداوم حیات و بقای بشر یاد کرد و گفت: برای رسیدن به تعالی و کمال انسانی باید منزلت زن و مرد گرامی داشته شود. محسنی اژهای توجه به مسائل زندانیان زن و خصوصاً مادران زندانی و توجه به اولویت اصلاح و تربیت آنها را مهم دانست و افزود: بسیاری از مسائل حقوقی زنان نیز با روشهایی، چون میانجیگری و صلح و سازش و حل اختلافات با استفاده از ظرفیتهای مردمی قابل حل و فصل است. وی همچنین بر اولویت فراهمسازی زمینه ارائه خدمات به زنان توسط زنان تأکید کرد و گفت: اگر زندان زنان به گونهای مستقل شود که همه امور آن توسط زنان اداره شود و از ظرفیت زنان در فرایند دادرسی نیز استفاده کنیم مسائل قضایی مربوط به زنان آسانتر و با آرامش بیشتری انجام میشود. رئیس قوه قضائیه همچنین از اعضای فراکسیون نمایندگان مجلس خواست که در هماندیشی و ارتباط بیشتر با معاونتهای حقوقی و اجتماعی قوه قضائیه راهکارهای خود را برای بازنگری و اصلاح قوانین مربوط به حوزه زنان و خانواده از جمله رفع مشکلات مربوط به مهریه، نفقه و حضانت و ولایت ارائه دهند.
بنا به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای در این جلسه با اشاره به احصای مشکلات مردم در دادگستریها و سازمانهای وابسته در مدتی که وی مسئولیت دستگاه قضا را برعهده گرفته، از زندان به عنوان یکی از مراکزی یاد کرد که طی ماههای اخیر برای اصلاح آن تلاشهای زیادی صورت گرفته است. اژهای افزود: در مدت کوتاه اخیر بیش از یکصد زندان در سراسر کشور به دفعات مورد سرکشی قرار گرفته و بخشی از مسائل آن رسیدگی شده و روند بهبود وضعیت زندانها همچنان ادامه دارد. وی با اشاره به بازدید روز جمعه خود از زندان دماوند، از رئیس کل دادگستری استان تهران خواست که وضعیت زندانیان و کسانی که اعلام کردند چند ماه است بلاتکلیف ماندهاند و امکان تبدیل قرارشان وجود دارد بررسی و مشکل آنها را برطرف کنند. وی همچنین به رئیس کل دادگستری استان تهران مأموریت داد به درخواست زندانیان ندامتگاه دماوند برای بهبود نحوه تماس با خانوادهشان و همچنین رفع مشکل نهایی شدن پروندههایشان رسیدگی نماید.
خواسته اژهای از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش یکی از مهمترین اقدامات در دوران جنگ اقتصادی را مبارزه همه جانبه با فساد در همه ابعاد و عرصهها عنوان کرد و گفت: در دوران جنگ اقتصادی از طرفی باید با فساد مبارزه کنیم و از طرفی باید از فعالان اقتصادی که میخواهند در چارچوب قانون سرمایهگذاری و تجارت کرده و از طریق تولید، نیازهای مردم را تأمین کنند حمایت نماییم. اژهای تأکید کرد: دستگاه قضایی با کسانی که در شرایط دشوار جنگ اقتصادی در زمین دشمن بازی و فشار مضاعف به مردم وارد میکنند، قاطعانه برخورد خواهد داشت. وی از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی نیز خواست که با جداسازی صف کسانی که میخواهند به مردم خدمت و در چارچوب ضوابط قانونی منافع خود را نیز تأمین کنند، با کسانی که چوب لای چرخ نظام اقتصادی کشور میگذارند و بازار را به هم میزنند و نیازمندیهای مردم را احتکار میکنند تا با قیمت گزاف بفروشند، قاطع برخورد کنند. رئیس دستگاه قضا گفت: همانطور که رئیس جمهوری نیز بارها تأکید کردند اگر میخواهیم هم موانع تولید و سرمایهگذاری برطرف و هم با فساد مقابله شود، بخش عمده اقدامات باید از سوی دولت صورت گیرد.
رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم حذف بسترها و گلوگاههای فساد یکی از این بسترهای مهم فسادزا را «زمین» عنوان کرد و گفت بسیاری از پروندهها که به آسیبهای جدی منتهی شده از زمین نشأت میگیرد که در اختیار دولت، وزارت راه و مسکن و منابع طبیعی قرار دارد و به بهانههای مختلف در اختیار دیگران قرار میگیرد. این زمینها برای اجرای پروژههای کشاورزی یا دامداری در اختیار افراد قرار میگیرد، اما به دلیل فقدان نظارت، با دور زدن قانون دستخوش تغییر کاربری میشوند و این مسأله باعث ایجاد شکاف بزرگ بین غنی و فقیر میشود. اژهای یکی دیگر از بسترهای فسادزا را «ارزهای ترجیحی و غیر ترجیحی» عنوان کرد و با بیان اینکه دولت باید در این خصوص تصمیم قاطعی بگیرد گفت: به برخی افراد برای وارد کردن اقلام مورد نیاز مردم همچون گوشت و مرغ ارز ترجیحی داده شده تا این اقلام را وارد کشور کنند، اما هم این ارزها برنگشته، هم وضعیت بازار به گونهای است که اقلام مورد نیاز مردم با قیمت گران فروخته میشود. وی با تأکید بر لزوم نظارت بر نحوه تخصیص ارز و چگونگی مصرف آن گفت که برخی افراد در سایه نبود نظارت میلیاردها میلیارد ثروت به دست آوردهاند و در کنار آن در کشور شاهد کوخ نشینی تهیدستان هستیم.
رئیس قوه قضائیه از «تسهیلات بانکی» همبه عنوان یکی دیگر از بسترهای فسادزا یاد کرد و گفت: تعداد افرادی که بالای هزار میلیارد تومان معوقه بانکی دارند و برای آنها پروندههایی نیز تشکیل شده محدود است، اما همین تعداد نیز موجب اخلال در نظام بانکی شدند. او ادامه داد: برخی افراد برای سرمایهگذاری در حوزه دامداری و کشاورزی یا راهاندازی کارخانهها و وارد کردن مواد اولیه از بانکها تسهیلات گرفتهاند، اما با این پولها زمین خریدند که حالا این زمینها ۱۰ برابر قیمت پیدا کرده و حتی اگر سود بانکی را بیش از نرخ مصوب بانک مرکزی بپردازند باز هم سود میکنند.
رئیس دستگاه قضا در پایان با تأکید بر اینکه رئیس جمهوری بارها اعلام کرده بسترهای فساد را دقیقاً میشناسد و به دنبال برطرف کردن آنهاست، تأکید کرد باید نحوه محاسبات مالیاتی نیز با کمک مجلس و دولت اصلاح شود و تا این اصلاحات صورت نگیرد مبارزه با فساد اثربخش نخواهد بود.
زندان زنان، توسط خود زنان اداره شود
اعضای فراکسیون زنان مجلس عصر یکشنبه به منظور تبادل نظر وهماندیشی درباره مهمترین مسائل زنان و خانواده و راهکارهای حل مشکلات این حوزه و بهبود خدماترسانی قضایی به زنان با حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی اژهای دیدار و گفتوگو کردند.
رئیس قوه قضائیه در این دیدار از زن و مرد بهعنوان دو بال برای رسیدن به حیات طیبه و رمز تداوم حیات و بقای بشر یاد کرد و گفت: برای رسیدن به تعالی و کمال انسانی باید منزلت زن و مرد گرامی داشته شود. محسنی اژهای توجه به مسائل زندانیان زن و خصوصاً مادران زندانی و توجه به اولویت اصلاح و تربیت آنها را مهم دانست و افزود: بسیاری از مسائل حقوقی زنان نیز با روشهایی، چون میانجیگری و صلح و سازش و حل اختلافات با استفاده از ظرفیتهای مردمی قابل حل و فصل است. وی همچنین بر اولویت فراهمسازی زمینه ارائه خدمات به زنان توسط زنان تأکید کرد و گفت: اگر زندان زنان به گونهای مستقل شود که همه امور آن توسط زنان اداره شود و از ظرفیت زنان در فرایند دادرسی نیز استفاده کنیم مسائل قضایی مربوط به زنان آسانتر و با آرامش بیشتری انجام میشود. رئیس قوه قضائیه همچنین از اعضای فراکسیون نمایندگان مجلس خواست که در هماندیشی و ارتباط بیشتر با معاونتهای حقوقی و اجتماعی قوه قضائیه راهکارهای خود را برای بازنگری و اصلاح قوانین مربوط به حوزه زنان و خانواده از جمله رفع مشکلات مربوط به مهریه، نفقه و حضانت و ولایت ارائه دهند.

اقیانوسها زیر عرشه شناورهای ایرانی
امیر دریادار سیاری: این سفر قدرت دریایی ایران را به معرض نمایش گذاشت
محمدمهدی یزدی / بهتازگی ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از مأموریت بازگشت ؛ مأموریتی که از سواحل جنوبی ایران آغاز شد. ناوگروه قاره آفریقا را دور زد و از راه اقیانوس اطلس و در نهایت کرانههای اروپای شمالی، به بندر سن پترزبورگ در خلیج فنلاند رسید. در اهمیت این مأموریت همین بس که رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی «بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین از این مأموریت خطیر را تبریک» گفتند.
روز گذشته امیر دریادار سیاری، معاون هماهنگکننده ارتش که خود پیشتر فرمانده نیروی دریایی ارتش نیز بود، اهمیت و جزئیات بیشتری از این مأموریت را در حاشیه نشست هماندیشی ارتش و کمیسیون آموزش مجلس مطرح کرد.
به گزارش ایرنا، دریادار سیاری با اشاره به اینکه حضور در اقیانوس اطلس، تدبیر رهبر معظم انقلاب بوده است، گفت: «در سال ۹۲ حضور در اقیانوس اطلس پیشبینی شد و زمانی که این موضوع رسانهای شد، پنتاگون عکسالعمل نشان داد و «سیانان» کلیپی درست کرد که در آن خطی از بندرعباس تا سواحل امریکا کشید که اینجا از مسیر جبل الطارق ۲۲ هزار کیلومتر است و گفت ایران با کشتیهایی که دارد، امکان حضور در این پهنه را نخواهد داشت.»
معاون هماهنگ کننده ارتش با اشاره به اینکه در آن زمان خطاب به «سیانان» گفتیم که شما و پنتاگون بدانید ما به حرف خود عمل میکنیم، اظهارکرد: ناوگروه ۷۵ اردیبهشت حرکت کرد و طولانیترین مسیر ممکن را انتخاب کرد، یعنی قاره آفریقا را دور زد، از اقیانوس هند شمالی عبور کرد و تا شمالیترین نقطه اطلس شمالی در خلیج فنلاند حضور پیدا کرد که با برگشت آن حدود ۴۶ هزار کیلومتر دریانوردی کرد. دریادار سیاری ادامه داد: «امریکاییها بدانند آن ۲۲ هزار کیلومتری که آنها گفتند دو برابر و نیم شد و گفتند که بدون پهلوگیری در بندری نمیتوانند این مسیر را طی کنند که در هیچ بندری هم پهلو نگرفتیم. ۱۳۵ روز نیروهای ما دریانوردی کردند و در خلیج فنلاند در بندر سنپترزبورگ پهلو گرفتند چرا که آنان میزبان ما بودند و با اقتدار هم برگشتند.»
فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش تأکید کرد که «این سفر قدرت دریایی ایران را به معرض نمایش گذاشت» اما مروری بر سابقه مأموریتهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران نشان خواهد داد که توان و قدرت این نیرو، فراتر از آن چیزی است که صرفاً در این مأموریت به نمایش در آمد.
12 سال حضور ایران در آبهای آزاد
بهطور کلی 12 سال از اعزام نخستین ناوگروه ایرانی به آبهای آزاد میگذرد و در این سالها 75 ناوگروه عملیاتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی برای مقابله با دزدان دریایی و مأموریتهای دیگر به آبهای بینالمللی رفته و پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز درآوردند.
علت حضور در آبهای آزاد این واقعیت است که ایران از طریق دریای عمان به 20 درصد اقیانوسهای دنیا اشراف دارد و میتواند از این طریق ارتباط گستردهای با دیگر کشورهای جهان برقرار کند که این امر مستلزم توسعه توان دریایی و بنادر است.
در همین راستا نیروی راهبردی دریایی مأموریت یافته بود تا گستره عملیاتی خود را تا مدار 10درجه شمالی افزایش دهد. از سوی دیگر ظهور پدیده دزدی دریایی در خلیج عدن و دریای سرخ موجب شد تا نیروی دریایی ارتش کشورمان از سال 87 مقابله با این پدیده نوظهور را در دستور کار قرار دهد. پس از آماده کردن مقدمات، اولین ناوگروه نیروی دریایی ارتش در تاریخ 20 اردیبهشت سال 88 به منظور حفاظت از خطوط مواصلاتی تجاری ایران در آبهای آزاد، به این منطقه اعزام شد.
نیروی دریایی راهبردی ارتش تاکنون با اعزام 75 ناوگروه به آبهای بینالمللی توانسته حدود ۴ هزار و ۷۰۰ نفتکش و کشتی باری و تجاری را اسکورت و از آنها در برابر دزدان دریایی محافظت کند.
همچنین در این سالها، شناورهای ارتش علاوه بر دریانوردی در همه اقیانوسهای کره زمین از جمله اقیانوسهای هند، آرام و اطلس، در مهمترین گذرگاههای آبی جهان نیز از جمله تنگه باب المندب، مالاکا، کانال سوئز و دماغه امید نیک نیز حضور یافتند.
ناوگروه 75؛ پرچمدار طولانیترین دریانوردی
در این میان ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش را میتوان مهمترین ناوگروه در میان دیگر ناوگروهها نامید؛ ناوگروهی کاملاً ایرانی متشکل از ناوشکن سهند و ناو پشتیبان مکران. این ناوگروه با طی مسافت حدود 30 هزار مایل (بیش از 60 هزار کیلومتر) توانست رکورد طولانیترین مأموریت دریایی را به خود اختصاص دهد. میزان دریانوردی این ناوگروه بیش از یک دور، گرد زمین گشتن بشمار میرود.
این ناوگروه به منظور شرکت در رژه به مناسبت سالروز تشکیل نیروی دریایی روسیه در سن پترزبورگ اواسط اردیبهشت ماه 1400 مأموریت خود را آغاز کرد. سهند و مکران برای اولین بار با دور زدن قاره آفریقا وارد اقیانوس اطلس جنوبی و سپس شمالی شدند و از دریای بالتیک، کانال مانش و سواحل کشورهایی چون آلمان، دانمارک و انگلیس عبور کرده و به سواحل سن پترزبورگ روسیه رسیدند.
حضور بینقص شناورهای ایرانی در این آبها که برای نخستین بار صورت میگرفت مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت و پیام روشنی به دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران بود.
جماران، سهند، مکران؛ اولین شناورهای ایرانی در آبهای آزاد
ناوشکنهای جماران و سهند و ناو پشتیبان مکران اولین شناورهای ایرانی بودند که در قالب ناوگروههای ارتش در آبهای آزاد حضور یافتند. جماران به عنوان اولین ناوشکن ساخت جمهوری اسلامی ایران، در 30 بهمن 1388 با حضور فرماندهی معظم کل قوا به ناوگان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست. این ناوشکن 1400تنی با طول 94 متر، عرض 10 متر و سرعت 28 گره دریایی، مجهز به انواع سامانههای پیشرفته موشکی و توپخانهای است. ناوشکن جماران در 5 مأموریت ناوگروهای نیروی دریایی ارتش شرکت کرده است.
سهند، دیگر ناوشکن ساخت متخصصین جمهوری اسلامی در کلاس موج است که پیشرفتهتر و با تجهیزات به روزتر نسبت به جماران توانست طی مدت کوتاهی در 4 مأموریت شرکت کند که آخرین و مهمترین آنها دریانوردی طولانی و حضور در سواحل سن پترزبورگ است.
سهند با طولی حدود 97 متر و وزن 1300 تن، میتواند به سرعتی معادل 25 گره دریایی برسد و دارای سامانههای موشکی، ضدهوایی، ضد زیردریایی و راداری پیشرفته است.
ناو بندر مکران نیز با قابلیت حمل 5 بالگرد، 6 قایق تندرو و انواع پهپاد ظرفیت پشتیبانی از ناوگروههای اعزامی ارتش به آبهای آزاد را به شکل زیادی افزایش داد. مکران با طول حدود 228 متر قابلیت سه بار دور زمین گشتن بدون توقف را دارد و مخازن عظیم آن قابلیت پشتیبانی از 5 ناوشکن را دارد.
ناوگروه 44؛ طولانیترین مدت مأموریت
ناوگروه 44 متشکل از ناوشکن الوند و ناو پشتیبانی بوشهر با 145 روز مأموریت رکورددار طولانیترین زمان در میان دیگر ناوگروهها هستند. این ناوگروه در سال 95 به مأموریت رفت و علاوه بر بندر دارالسلام، به سواحل آفریقای جنوبی رفت و در بندر دوربان پهلو گرفت.
در طول این 12 سال و اعزام 75 ناوگروه، طبیعی است که در برخی مأموریتها و در راستای تقویت دیپلماسی نظامی و آشنایی و همکاری با دیگر کشورها، شناورهای نیروی دریایی ارتش کشورمان در بنادر کشورهای مختلف پهلو گرفتهاند.
در این راستا ناوگروههای اعزامی در 20 بندر خارجی پهلو گرفتند که بیشترین آنها بندر صلاله در کشور عمان با 41 بار پهلوگیری است و در کل، کشور عمان با بنادر صلاله، مسقط و دقم، بیشترین میزبانی را از شناورهای ایرانی داشته است.
ناوگروه 12؛ اولین حضور در مدیترانه
اولین ناو رزمی جمهوری اسلامی ایران که به دریای مدیترانه وارد شد، ناوشکن «الوند» بود. این ناوشکن به همراه «خارک» بزرگترین ناو لجستیک غرب آسیا در سال 89 در قالب ناوگروه 12 با عبور از کانال سوئز وارد دریای مدیترانه شد. این ناوگروه ابتدا وارد دریای سرخ شد و در بندر جده عربستان پهلو گرفت و سپس به سمت کانال سوئز حرکت کرد.
عبور از کانال سوئز و حضور در دریای مدیترانه بعد از 32 سال صورت گرفت. ناوگروه دوازدهم نیروی دریایی ارتش همچنین در دریای مدیترانه به بندر لاذقیه سوریه رفت و پس از مدتی توقف در این بندر در مسیر بازگشت به سمت ایران در بندر مسقط (عمان) نیز پهلوگیری کرد.
در پایان میتوان به موضوعاتی چون مواجهه با ناوگان دریایی اسرائیل در مدیترانه، مواجهه با ناو امریکایی، دستگیری 13 دزد دریایی پس از 48 ساعت درگیری، درگیری برای آزادسازی کشتی چینی، نجات کشتی ایرانی در دریای سرخ، نجات کشتی خارجی در شمال اقیانوس هند، مقابله با دزدان دریایی در ربایش کشتی گازبر ایرانی، نجات کشتی امریکایی از سوی ناوگروه نیروی دریایی ایران و موارد بسیاری از این دست اشاره کرد. از سوی نیروهای راهبردی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب این 75 ناوگروه صورت گرفته است.
روز گذشته امیر دریادار سیاری، معاون هماهنگکننده ارتش که خود پیشتر فرمانده نیروی دریایی ارتش نیز بود، اهمیت و جزئیات بیشتری از این مأموریت را در حاشیه نشست هماندیشی ارتش و کمیسیون آموزش مجلس مطرح کرد.
به گزارش ایرنا، دریادار سیاری با اشاره به اینکه حضور در اقیانوس اطلس، تدبیر رهبر معظم انقلاب بوده است، گفت: «در سال ۹۲ حضور در اقیانوس اطلس پیشبینی شد و زمانی که این موضوع رسانهای شد، پنتاگون عکسالعمل نشان داد و «سیانان» کلیپی درست کرد که در آن خطی از بندرعباس تا سواحل امریکا کشید که اینجا از مسیر جبل الطارق ۲۲ هزار کیلومتر است و گفت ایران با کشتیهایی که دارد، امکان حضور در این پهنه را نخواهد داشت.»
معاون هماهنگ کننده ارتش با اشاره به اینکه در آن زمان خطاب به «سیانان» گفتیم که شما و پنتاگون بدانید ما به حرف خود عمل میکنیم، اظهارکرد: ناوگروه ۷۵ اردیبهشت حرکت کرد و طولانیترین مسیر ممکن را انتخاب کرد، یعنی قاره آفریقا را دور زد، از اقیانوس هند شمالی عبور کرد و تا شمالیترین نقطه اطلس شمالی در خلیج فنلاند حضور پیدا کرد که با برگشت آن حدود ۴۶ هزار کیلومتر دریانوردی کرد. دریادار سیاری ادامه داد: «امریکاییها بدانند آن ۲۲ هزار کیلومتری که آنها گفتند دو برابر و نیم شد و گفتند که بدون پهلوگیری در بندری نمیتوانند این مسیر را طی کنند که در هیچ بندری هم پهلو نگرفتیم. ۱۳۵ روز نیروهای ما دریانوردی کردند و در خلیج فنلاند در بندر سنپترزبورگ پهلو گرفتند چرا که آنان میزبان ما بودند و با اقتدار هم برگشتند.»
فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش تأکید کرد که «این سفر قدرت دریایی ایران را به معرض نمایش گذاشت» اما مروری بر سابقه مأموریتهای نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران نشان خواهد داد که توان و قدرت این نیرو، فراتر از آن چیزی است که صرفاً در این مأموریت به نمایش در آمد.
12 سال حضور ایران در آبهای آزاد
بهطور کلی 12 سال از اعزام نخستین ناوگروه ایرانی به آبهای آزاد میگذرد و در این سالها 75 ناوگروه عملیاتی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی برای مقابله با دزدان دریایی و مأموریتهای دیگر به آبهای بینالمللی رفته و پرچم سه رنگ جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز درآوردند.
علت حضور در آبهای آزاد این واقعیت است که ایران از طریق دریای عمان به 20 درصد اقیانوسهای دنیا اشراف دارد و میتواند از این طریق ارتباط گستردهای با دیگر کشورهای جهان برقرار کند که این امر مستلزم توسعه توان دریایی و بنادر است.
در همین راستا نیروی راهبردی دریایی مأموریت یافته بود تا گستره عملیاتی خود را تا مدار 10درجه شمالی افزایش دهد. از سوی دیگر ظهور پدیده دزدی دریایی در خلیج عدن و دریای سرخ موجب شد تا نیروی دریایی ارتش کشورمان از سال 87 مقابله با این پدیده نوظهور را در دستور کار قرار دهد. پس از آماده کردن مقدمات، اولین ناوگروه نیروی دریایی ارتش در تاریخ 20 اردیبهشت سال 88 به منظور حفاظت از خطوط مواصلاتی تجاری ایران در آبهای آزاد، به این منطقه اعزام شد.
نیروی دریایی راهبردی ارتش تاکنون با اعزام 75 ناوگروه به آبهای بینالمللی توانسته حدود ۴ هزار و ۷۰۰ نفتکش و کشتی باری و تجاری را اسکورت و از آنها در برابر دزدان دریایی محافظت کند.
همچنین در این سالها، شناورهای ارتش علاوه بر دریانوردی در همه اقیانوسهای کره زمین از جمله اقیانوسهای هند، آرام و اطلس، در مهمترین گذرگاههای آبی جهان نیز از جمله تنگه باب المندب، مالاکا، کانال سوئز و دماغه امید نیک نیز حضور یافتند.
ناوگروه 75؛ پرچمدار طولانیترین دریانوردی
در این میان ناوگروه 75 نیروی دریایی ارتش را میتوان مهمترین ناوگروه در میان دیگر ناوگروهها نامید؛ ناوگروهی کاملاً ایرانی متشکل از ناوشکن سهند و ناو پشتیبان مکران. این ناوگروه با طی مسافت حدود 30 هزار مایل (بیش از 60 هزار کیلومتر) توانست رکورد طولانیترین مأموریت دریایی را به خود اختصاص دهد. میزان دریانوردی این ناوگروه بیش از یک دور، گرد زمین گشتن بشمار میرود.
این ناوگروه به منظور شرکت در رژه به مناسبت سالروز تشکیل نیروی دریایی روسیه در سن پترزبورگ اواسط اردیبهشت ماه 1400 مأموریت خود را آغاز کرد. سهند و مکران برای اولین بار با دور زدن قاره آفریقا وارد اقیانوس اطلس جنوبی و سپس شمالی شدند و از دریای بالتیک، کانال مانش و سواحل کشورهایی چون آلمان، دانمارک و انگلیس عبور کرده و به سواحل سن پترزبورگ روسیه رسیدند.
حضور بینقص شناورهای ایرانی در این آبها که برای نخستین بار صورت میگرفت مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت و پیام روشنی به دوستان و دشمنان جمهوری اسلامی ایران بود.
جماران، سهند، مکران؛ اولین شناورهای ایرانی در آبهای آزاد
ناوشکنهای جماران و سهند و ناو پشتیبان مکران اولین شناورهای ایرانی بودند که در قالب ناوگروههای ارتش در آبهای آزاد حضور یافتند. جماران به عنوان اولین ناوشکن ساخت جمهوری اسلامی ایران، در 30 بهمن 1388 با حضور فرماندهی معظم کل قوا به ناوگان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پیوست. این ناوشکن 1400تنی با طول 94 متر، عرض 10 متر و سرعت 28 گره دریایی، مجهز به انواع سامانههای پیشرفته موشکی و توپخانهای است. ناوشکن جماران در 5 مأموریت ناوگروهای نیروی دریایی ارتش شرکت کرده است.
سهند، دیگر ناوشکن ساخت متخصصین جمهوری اسلامی در کلاس موج است که پیشرفتهتر و با تجهیزات به روزتر نسبت به جماران توانست طی مدت کوتاهی در 4 مأموریت شرکت کند که آخرین و مهمترین آنها دریانوردی طولانی و حضور در سواحل سن پترزبورگ است.
سهند با طولی حدود 97 متر و وزن 1300 تن، میتواند به سرعتی معادل 25 گره دریایی برسد و دارای سامانههای موشکی، ضدهوایی، ضد زیردریایی و راداری پیشرفته است.
ناو بندر مکران نیز با قابلیت حمل 5 بالگرد، 6 قایق تندرو و انواع پهپاد ظرفیت پشتیبانی از ناوگروههای اعزامی ارتش به آبهای آزاد را به شکل زیادی افزایش داد. مکران با طول حدود 228 متر قابلیت سه بار دور زمین گشتن بدون توقف را دارد و مخازن عظیم آن قابلیت پشتیبانی از 5 ناوشکن را دارد.
ناوگروه 44؛ طولانیترین مدت مأموریت
ناوگروه 44 متشکل از ناوشکن الوند و ناو پشتیبانی بوشهر با 145 روز مأموریت رکورددار طولانیترین زمان در میان دیگر ناوگروهها هستند. این ناوگروه در سال 95 به مأموریت رفت و علاوه بر بندر دارالسلام، به سواحل آفریقای جنوبی رفت و در بندر دوربان پهلو گرفت.
در طول این 12 سال و اعزام 75 ناوگروه، طبیعی است که در برخی مأموریتها و در راستای تقویت دیپلماسی نظامی و آشنایی و همکاری با دیگر کشورها، شناورهای نیروی دریایی ارتش کشورمان در بنادر کشورهای مختلف پهلو گرفتهاند.
در این راستا ناوگروههای اعزامی در 20 بندر خارجی پهلو گرفتند که بیشترین آنها بندر صلاله در کشور عمان با 41 بار پهلوگیری است و در کل، کشور عمان با بنادر صلاله، مسقط و دقم، بیشترین میزبانی را از شناورهای ایرانی داشته است.
ناوگروه 12؛ اولین حضور در مدیترانه
اولین ناو رزمی جمهوری اسلامی ایران که به دریای مدیترانه وارد شد، ناوشکن «الوند» بود. این ناوشکن به همراه «خارک» بزرگترین ناو لجستیک غرب آسیا در سال 89 در قالب ناوگروه 12 با عبور از کانال سوئز وارد دریای مدیترانه شد. این ناوگروه ابتدا وارد دریای سرخ شد و در بندر جده عربستان پهلو گرفت و سپس به سمت کانال سوئز حرکت کرد.
عبور از کانال سوئز و حضور در دریای مدیترانه بعد از 32 سال صورت گرفت. ناوگروه دوازدهم نیروی دریایی ارتش همچنین در دریای مدیترانه به بندر لاذقیه سوریه رفت و پس از مدتی توقف در این بندر در مسیر بازگشت به سمت ایران در بندر مسقط (عمان) نیز پهلوگیری کرد.
در پایان میتوان به موضوعاتی چون مواجهه با ناوگان دریایی اسرائیل در مدیترانه، مواجهه با ناو امریکایی، دستگیری 13 دزد دریایی پس از 48 ساعت درگیری، درگیری برای آزادسازی کشتی چینی، نجات کشتی ایرانی در دریای سرخ، نجات کشتی خارجی در شمال اقیانوس هند، مقابله با دزدان دریایی در ربایش کشتی گازبر ایرانی، نجات کشتی امریکایی از سوی ناوگروه نیروی دریایی ایران و موارد بسیاری از این دست اشاره کرد. از سوی نیروهای راهبردی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در قالب این 75 ناوگروه صورت گرفته است.

دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند
تعیین مدرس خیابانی بهعنوان استاندار سیستان و بلوچستان
رئیس جمهوری یکشنبه گذشته در جلسه هیأت دولت با تأکید بر اینکه دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند، نقد منصفانه را باعث رشد و ارتقای امور در کشور دانست و تأکید کرد: مدیران اجرایی باید آستانه تحمل خود را در مواجهه با انتقادها بالا ببرند، چرا که انتقاد درست میتواند نسبت به اصلاح کاستیها و نواقص مفید باشد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی همچنین با گرامیداشت روز ملی سینما، توجه ویژه به اصحاب هنر را ضروری دانست و گفت: باید نسبت به مشکلات حرفهای و حتی شخصی و معیشتی اصحاب هنر توجه ویژه داشته باشیم. لازم است وزیر محترم ارشاد، مشکلات حرفهای و شخصی جامعه هنری کشور را پیگیری کند.
او با بیان اینکه سینما ابزاری است که باید در خدمت انقلاب و تبیین فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی قرار بگیرد، از اصحاب سینما خواست در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و امیدآفرینی در جامعه پیشگام باشند.
رئیس جمهوری افزود: تأثیرگذاری مفاهیمی که با ابزار فیلم و هنر منتقل میشود، بسیار بیشتر از هزاران ساعت سخنرانی است. رئیسی در ادامه با اشاره به مأموریت دریانوردی ناوگروه ۷۵ ارتش جمهوری اسلامی، این مأموریت را اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر دانست و تصریح کرد: این مأموریت افتخارآمیز دریانوردی، نشان داد که با تکیه بر توانمندی داخلی میتوان تولید قدرت کرد و همچنین شجاعت در برخورد با چالشها را به رخ همگان کشید و این حضور برجسته، پیام امیدبخشی برای مردم ایران و مستضعفان جهان و خار چشمی بر دشمنان بود. آیتالله رئیسی، اقدام وزارت صنعت، معدن و تجارت را در کاهش قیمت سیمان بسیار پسندیده و امیدبخش خواند و گفت: همه مسئولان باید تلاش کنند قیمت کالاها بویژه کالاهای معیشتی مردم به هیچ عنوان گران نشود و ضمن تلاش برای برقراری ثبات در بازار باید در راستای کاهش قیمتها تلاش کرد.
در این جلسه، پیشنهاد وزیر کشور درباره استانداری حسین مدرس خیابانی برای استان سیستان و بلوچستان به تصویب رسید.
در ادامه رئیس جمهوری خطاب به استاندار جدید استان سیستان و بلوچستان چند موضوع را مورد تأکید قرار داد. حفظ و ارتقای وحدت و برادری موجود بین اقوام و مذاهب موجود در استان، پیشگیری از اقدامات تفرقهافکنانه جریانهای افراطی، به لحاظ اینکه اقوام بلوچ و سیستان و مردم شیعه و سنی استان در سالیان متمادی با همدیگر زندگی برادرانه داشتهاند، استفاده از نیروهای کارآمد بومی و ظرفیت منابع انسانی استان بویژه جوانان، ارتقای امنیت مرز و استان با کمک مردم منطقه و در نهایت ساماندهی و ضابطهمند کردن مبادلات مرزی و سوختبری از جمله نکات آیتالله رئیسی خطاب به استاندار جدید سیستان و بلوچستان بود. حسین مدرس خیابانی، استاندار جدید سیستان و بلوچستان دارای مدرک کارشناسی مهندسی مواد و متالوژی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع و دوره دکترای مدیریت استراتژیک است. او پیش از این در سمتهایی همچون سرپرستی و قائم مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت، مسئول لجستیک و عضو ستاد ملی کرونا، عضو ستاد اقتصادی دولت و دبیر ستاد تنظیم بازار کشور فعالیت داشت. پس از استعفای رضا رحمانی، وزیر صمت دولت دوازدهم، مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب و درنهایت از سوی رئیس وقت دولت نیز بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود که نتوانست رأی اعتماد مجلس را کسب کند.
مدرس خیابانی پیش از عهده دارشدن مسئولیت سرپرستی وزارت صمت، حدود ۱۷ سال در وزارت بازرگانی در مسئولیتهای مختلفی حضور داشت.
او با بیان اینکه سینما ابزاری است که باید در خدمت انقلاب و تبیین فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی قرار بگیرد، از اصحاب سینما خواست در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و امیدآفرینی در جامعه پیشگام باشند.
رئیس جمهوری افزود: تأثیرگذاری مفاهیمی که با ابزار فیلم و هنر منتقل میشود، بسیار بیشتر از هزاران ساعت سخنرانی است. رئیسی در ادامه با اشاره به مأموریت دریانوردی ناوگروه ۷۵ ارتش جمهوری اسلامی، این مأموریت را اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر دانست و تصریح کرد: این مأموریت افتخارآمیز دریانوردی، نشان داد که با تکیه بر توانمندی داخلی میتوان تولید قدرت کرد و همچنین شجاعت در برخورد با چالشها را به رخ همگان کشید و این حضور برجسته، پیام امیدبخشی برای مردم ایران و مستضعفان جهان و خار چشمی بر دشمنان بود. آیتالله رئیسی، اقدام وزارت صنعت، معدن و تجارت را در کاهش قیمت سیمان بسیار پسندیده و امیدبخش خواند و گفت: همه مسئولان باید تلاش کنند قیمت کالاها بویژه کالاهای معیشتی مردم به هیچ عنوان گران نشود و ضمن تلاش برای برقراری ثبات در بازار باید در راستای کاهش قیمتها تلاش کرد.
در این جلسه، پیشنهاد وزیر کشور درباره استانداری حسین مدرس خیابانی برای استان سیستان و بلوچستان به تصویب رسید.
در ادامه رئیس جمهوری خطاب به استاندار جدید استان سیستان و بلوچستان چند موضوع را مورد تأکید قرار داد. حفظ و ارتقای وحدت و برادری موجود بین اقوام و مذاهب موجود در استان، پیشگیری از اقدامات تفرقهافکنانه جریانهای افراطی، به لحاظ اینکه اقوام بلوچ و سیستان و مردم شیعه و سنی استان در سالیان متمادی با همدیگر زندگی برادرانه داشتهاند، استفاده از نیروهای کارآمد بومی و ظرفیت منابع انسانی استان بویژه جوانان، ارتقای امنیت مرز و استان با کمک مردم منطقه و در نهایت ساماندهی و ضابطهمند کردن مبادلات مرزی و سوختبری از جمله نکات آیتالله رئیسی خطاب به استاندار جدید سیستان و بلوچستان بود. حسین مدرس خیابانی، استاندار جدید سیستان و بلوچستان دارای مدرک کارشناسی مهندسی مواد و متالوژی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع و دوره دکترای مدیریت استراتژیک است. او پیش از این در سمتهایی همچون سرپرستی و قائم مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت، مسئول لجستیک و عضو ستاد ملی کرونا، عضو ستاد اقتصادی دولت و دبیر ستاد تنظیم بازار کشور فعالیت داشت. پس از استعفای رضا رحمانی، وزیر صمت دولت دوازدهم، مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب و درنهایت از سوی رئیس وقت دولت نیز بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود که نتوانست رأی اعتماد مجلس را کسب کند.
مدرس خیابانی پیش از عهده دارشدن مسئولیت سرپرستی وزارت صمت، حدود ۱۷ سال در وزارت بازرگانی در مسئولیتهای مختلفی حضور داشت.

تصویب بسته حمایتی اصحاب فرهنگ و هنر
فرهنگی: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تصویب بسته حمایتی اصحاب فرهنگ و هنر در جلسه هیأت دولت خبر داد و گفت: تمامی اصحاب فرهنگ و هنر که در صندوق اعتباری هنر عضویت دارند، مشمول بسته حمایتی اعم از تسهیلات بلاعوض و وامهای با سود کم خواهند شد.
محمدمهدی اسماعیلی شامگاه یکشنبه (21 شهریورماه) با حضور در اخبار ساعت ۲۲ شبکه یک سیما ضمن گرامیداشت روز ملی سینما در رابطه با وعده رئیس جمهوری مبنی بر تخصیص بستههای حمایتی به اصحاب فرهنگ و هنر گفت: در ایام کرونا بیشترین آسیب را در کنار سایر اقشار جامعه اصحاب فرهنگ و هنر دیدند، به هر حال بسیاری از فعالیتها در حوزههای فرهنگی و هنری اجتماع محور است و به دلیل افزایش شیوع ویروس کرونا با تعطیلی مواجه بوده و با معضل به وجود آمده حوزه فعالیتهای حرفهای این قشر دچار رکود شد.
او افزود: در سال گذشته اقداماتی در راستای ارائه تسهیلات به اصحاب فرهنگ و هنر رقم خورده است اما به اندازهای نبود که بتواند بخش زیادی از نیازهای این قشر از جامعه را پاسخگو باشد، در بین اصحاب فرهنگ و هنر اهالی سینما و تئاتر و بویژه تئاتریها بیشترین آسیب را دیدند اما با این وجود دولت درصدد است تا این آسیبها را جبران کند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد: از سه هفته قبل که بنده کار خود را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کردم در همان اولین گفتوگوی خود اعلام کردم نخستین برنامه کوتاهمدت ما رسیدگی به معیشت اهالی فرهنگ و هنر است. آقای رئیس جمهوری هم به این موضوع اهتمام داشته و از بنده درخواست کرد که کمکهایی را در قالب بستههای حمایتی آماده کنیم، در همین راستا با کمک همکاران خود در وزارتخانه متبوع این بسته را آماده و چهارشنبه گذشته به رئیس محترم جمهوری تقدیم کردم.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: بعد از بررسیهای انجام شده در مورد بسته حمایتی ارائه شده در جلسه هیأت دولت این کمکها تصویب شد و آقای رئیس جمهوری نیز در روز ملی سینما وعده اهدای این بستههای حمایتی را دادند.
او در مورد جزئیات این بستههای حمایتی تصریح کرد: برای تمامی کسانی که در صندوق اعتباری هنر عضویت و هنر کارت دارند، تسهیلات در دو قالب کمکهای بلاعوض و وامهای با سود پایین در اختیار اصحاب فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت و تأکید ایشان به موضوع اصلاح ساختارهای فرهنگ با نگاه عقلانی گفت: از زمان آغاز کار موضوعات فرهنگی را از دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیگیری و با همکاری برخی سازمانها همچون سازمان تبلیغات اسلامی درگاهی را بارگذاری کردیم تا نظرات نخبگان را در این بخش جمعآوری کنیم و از همه اهالی فرهنگ درخواست کردیم ظرف مدت یک ماه نظرات خود را ارسال کنند. اسماعیلی ادامه داد: پس از ارائه نظرات، این نقطه نظرات به رئیس جمهوری ارائه و ایشان نیز به رهبر معظم انقلاب تقدیم خواهند کرد.
اوابراز داشت: تأکید آقای رئیسی و دولت مردمی این است که دغدغههای معیشتی اهالی فرهنگ و هنر به عنوان طبقه نخبه و زحمتکش که مورد اقبال مردم هستند برطرف شود. حمایت آقای رئیس جمهوری در همین ابتدای دولت این نوید را به ما میدهد که دولت مردمی فصل نویی در شکوفایی فرهنگ و هنر کشور داشته باشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان ابراز امیدواری کرد که با واکسیناسیون هنرمندان و با حفظ پروتکلها هرچه سریعتر مراکز فرهنگی بازگشایی شود.
محمدمهدی اسماعیلی شامگاه یکشنبه (21 شهریورماه) با حضور در اخبار ساعت ۲۲ شبکه یک سیما ضمن گرامیداشت روز ملی سینما در رابطه با وعده رئیس جمهوری مبنی بر تخصیص بستههای حمایتی به اصحاب فرهنگ و هنر گفت: در ایام کرونا بیشترین آسیب را در کنار سایر اقشار جامعه اصحاب فرهنگ و هنر دیدند، به هر حال بسیاری از فعالیتها در حوزههای فرهنگی و هنری اجتماع محور است و به دلیل افزایش شیوع ویروس کرونا با تعطیلی مواجه بوده و با معضل به وجود آمده حوزه فعالیتهای حرفهای این قشر دچار رکود شد.
او افزود: در سال گذشته اقداماتی در راستای ارائه تسهیلات به اصحاب فرهنگ و هنر رقم خورده است اما به اندازهای نبود که بتواند بخش زیادی از نیازهای این قشر از جامعه را پاسخگو باشد، در بین اصحاب فرهنگ و هنر اهالی سینما و تئاتر و بویژه تئاتریها بیشترین آسیب را دیدند اما با این وجود دولت درصدد است تا این آسیبها را جبران کند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تأکید کرد: از سه هفته قبل که بنده کار خود را در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کردم در همان اولین گفتوگوی خود اعلام کردم نخستین برنامه کوتاهمدت ما رسیدگی به معیشت اهالی فرهنگ و هنر است. آقای رئیس جمهوری هم به این موضوع اهتمام داشته و از بنده درخواست کرد که کمکهایی را در قالب بستههای حمایتی آماده کنیم، در همین راستا با کمک همکاران خود در وزارتخانه متبوع این بسته را آماده و چهارشنبه گذشته به رئیس محترم جمهوری تقدیم کردم.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: بعد از بررسیهای انجام شده در مورد بسته حمایتی ارائه شده در جلسه هیأت دولت این کمکها تصویب شد و آقای رئیس جمهوری نیز در روز ملی سینما وعده اهدای این بستههای حمایتی را دادند.
او در مورد جزئیات این بستههای حمایتی تصریح کرد: برای تمامی کسانی که در صندوق اعتباری هنر عضویت و هنر کارت دارند، تسهیلات در دو قالب کمکهای بلاعوض و وامهای با سود پایین در اختیار اصحاب فرهنگ و هنر قرار خواهد گرفت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در مورد سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت و تأکید ایشان به موضوع اصلاح ساختارهای فرهنگ با نگاه عقلانی گفت: از زمان آغاز کار موضوعات فرهنگی را از دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیگیری و با همکاری برخی سازمانها همچون سازمان تبلیغات اسلامی درگاهی را بارگذاری کردیم تا نظرات نخبگان را در این بخش جمعآوری کنیم و از همه اهالی فرهنگ درخواست کردیم ظرف مدت یک ماه نظرات خود را ارسال کنند. اسماعیلی ادامه داد: پس از ارائه نظرات، این نقطه نظرات به رئیس جمهوری ارائه و ایشان نیز به رهبر معظم انقلاب تقدیم خواهند کرد.
اوابراز داشت: تأکید آقای رئیسی و دولت مردمی این است که دغدغههای معیشتی اهالی فرهنگ و هنر به عنوان طبقه نخبه و زحمتکش که مورد اقبال مردم هستند برطرف شود. حمایت آقای رئیس جمهوری در همین ابتدای دولت این نوید را به ما میدهد که دولت مردمی فصل نویی در شکوفایی فرهنگ و هنر کشور داشته باشد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پایان ابراز امیدواری کرد که با واکسیناسیون هنرمندان و با حفظ پروتکلها هرچه سریعتر مراکز فرهنگی بازگشایی شود.

ابلاغ ۷ مصوبه مهم بر زمینمانده شورای عالی انقلاب فرهنگی
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از ابلاغ هفت مصوبه مهم این شورا که مدتها بر زمین مانده بوده برای اجرا به دستگاههای مربوطه خبر داد و گفت: «حدود ۲۹ مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سالهای گذشته بهدلیل ایرادهای حقوقی، ایرادهای دستگاه مجری ذینفع و یا دلایل نامشخص در دولت قبل بر زمین مانده و ابلاغ نشده بود که این گلهمندی اعضای شورای عالی را به دنبال داشت است.»
حجتالاسلام سیدسعیدرضا عاملی در همین رابطه به خبرگزاری صدا و سیما گفت: «مجموعه این مصوبات در اختیار دکتر رئیسی، رئیس جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و بعد از طی کردن یک فرایند، هفت مصوبه ابلاغ و دیگر مصوبات در دست بررسی است و انتظار میرود که بیش از ۹۰ درصد مصوبات ابلاغ شود.»
او با ذکر توضیحات بیشتر درباره این مصوبات ادامه داد: ««لغو اجرا سند ۲۰۳۰»، «بنیاد ایرانشناسی»، «قانون تشکیل هیأت امنای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی»، «تأسیس گروه برنامهریزی مراکز و مؤسسههای آموزشی و پژوهشی خاص» و «اصلاح و تکمیل آییننامه کمیسیون فرهنگی تربیت بدنی و ورزش کشور» از مهمترین مصوباتی است که توسط رئیس جمهوری به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد.»
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از مهمترین مصوبات ابلاغ شده را «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» اعلام کرد و گفت: «این سند که سال ۱۳۹۷ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، یک سند متفاوت با کنوانسیون حقوق کودک است.
در این سند علاوه بر اینکه به بسیاری از مؤلفههای مربوط به حقوق کودک توجه شده است، بلکه مقرراتی که در ۵۲ ماده کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته، اما برخی از آنها که مغایر با حقوق کودک بوده را نپذیرفته است.»
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه این سند قویتر، متنوعتر و فراگیرتر از کنوانسیون حقوق کودک است و مبنای روابط ما با سازمان ملل متحد خواهد بود، تأکید کرد: ««سند ملی حقوق کودک» که یک گروه قوی روی آن کار کرده و تمرکز شورای فرهنگی-اجتماعی زنان به تدوین این سند بود، نگاهی موضوعی به حقوق کودک دارد و به موضوعهای خانواده کودک، امور تعلیم و تربیت، تفریح و همچنین امور اقتصادی کودک یعنی داراییها و مالکیت آنها توجه شده است.»
به گفته دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، این سند برای دستگاههای مختلف وظایفی ایجاد کرده که جنبههای حمایتی کودک بسیار قدرتمندتر شده است. او تصریح کرد: «یکی از امتیازات این سند توجه به کودکان استثنایی، ناتوان جسمی و بیسرپرست است که جنبه حمایت کامل در دوره کودکی برای آنها فراهم شده است.»
حجتالاسلام عاملی «سند نامها و نشانههای اسلامی-ایرانی» را یکی دیگر از مصوبات ابلاغ شده عنوان کرد و گفت: «زبان یک کشور بنیان هویت یک کشور است؛ اگر زبان فارسی را از کالاهای ایرانی حذف کنیم و اسم و نامگذاریهای غیرایرانی حاکم شود و تابلوهای کسب و کارهای شهری همه از نامهای ایرانی خالی شوند، زیستگاه زندگی این نسل غیرفارسی میشود.»
وی اضافه کرد: «زبان، نظام معنایی و هویت ملی یک کشور است و «سند نامها و نشانهها» ظرفیت و الزامات تبلیغ و ترویج زبان فارسی هم در کالاها و هم در نمایش نامگذاریهای شهری را فراهم کرده است. در شهرهای آلمان و روسیه که زبانشان با زبان انگلیسی متفاوت است، نام شهرهای این کشورها نیز به زبان خودشان است؛ اما در کشور ما نمایش شهری مناسبی با فرهنگ ایرانی وجود ندارد.»
حجتالاسلام سیدسعیدرضا عاملی در همین رابطه به خبرگزاری صدا و سیما گفت: «مجموعه این مصوبات در اختیار دکتر رئیسی، رئیس جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت و بعد از طی کردن یک فرایند، هفت مصوبه ابلاغ و دیگر مصوبات در دست بررسی است و انتظار میرود که بیش از ۹۰ درصد مصوبات ابلاغ شود.»
او با ذکر توضیحات بیشتر درباره این مصوبات ادامه داد: ««لغو اجرا سند ۲۰۳۰»، «بنیاد ایرانشناسی»، «قانون تشکیل هیأت امنای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی»، «تأسیس گروه برنامهریزی مراکز و مؤسسههای آموزشی و پژوهشی خاص» و «اصلاح و تکمیل آییننامه کمیسیون فرهنگی تربیت بدنی و ورزش کشور» از مهمترین مصوباتی است که توسط رئیس جمهوری به دستگاههای اجرایی ابلاغ شد.»
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از مهمترین مصوبات ابلاغ شده را «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» اعلام کرد و گفت: «این سند که سال ۱۳۹۷ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، یک سند متفاوت با کنوانسیون حقوق کودک است.
در این سند علاوه بر اینکه به بسیاری از مؤلفههای مربوط به حقوق کودک توجه شده است، بلکه مقرراتی که در ۵۲ ماده کنوانسیون حقوق کودک را پذیرفته، اما برخی از آنها که مغایر با حقوق کودک بوده را نپذیرفته است.»
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه این سند قویتر، متنوعتر و فراگیرتر از کنوانسیون حقوق کودک است و مبنای روابط ما با سازمان ملل متحد خواهد بود، تأکید کرد: ««سند ملی حقوق کودک» که یک گروه قوی روی آن کار کرده و تمرکز شورای فرهنگی-اجتماعی زنان به تدوین این سند بود، نگاهی موضوعی به حقوق کودک دارد و به موضوعهای خانواده کودک، امور تعلیم و تربیت، تفریح و همچنین امور اقتصادی کودک یعنی داراییها و مالکیت آنها توجه شده است.»
به گفته دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، این سند برای دستگاههای مختلف وظایفی ایجاد کرده که جنبههای حمایتی کودک بسیار قدرتمندتر شده است. او تصریح کرد: «یکی از امتیازات این سند توجه به کودکان استثنایی، ناتوان جسمی و بیسرپرست است که جنبه حمایت کامل در دوره کودکی برای آنها فراهم شده است.»
حجتالاسلام عاملی «سند نامها و نشانههای اسلامی-ایرانی» را یکی دیگر از مصوبات ابلاغ شده عنوان کرد و گفت: «زبان یک کشور بنیان هویت یک کشور است؛ اگر زبان فارسی را از کالاهای ایرانی حذف کنیم و اسم و نامگذاریهای غیرایرانی حاکم شود و تابلوهای کسب و کارهای شهری همه از نامهای ایرانی خالی شوند، زیستگاه زندگی این نسل غیرفارسی میشود.»
وی اضافه کرد: «زبان، نظام معنایی و هویت ملی یک کشور است و «سند نامها و نشانهها» ظرفیت و الزامات تبلیغ و ترویج زبان فارسی هم در کالاها و هم در نمایش نامگذاریهای شهری را فراهم کرده است. در شهرهای آلمان و روسیه که زبانشان با زبان انگلیسی متفاوت است، نام شهرهای این کشورها نیز به زبان خودشان است؛ اما در کشور ما نمایش شهری مناسبی با فرهنگ ایرانی وجود ندارد.»

آمادگی ایران برای مشارکت در روند بازسازی عراق
نخست وزیر عراق که روز یکشنبه به کشورمان سفر کرده بود، بعد از دیدار با رئیس جمهوری، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس مجلس با محمد مخبر معاون اول رئیس جمهوری هم دیدار و گفتوگو کرد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی معاون اول ریاست جمهوری، در این دیدار مخبر با اشاره به روابط تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و عراق گفت: مناسبات دو کشور نقش بسزایی در ثبات و امنیت منطقه دارد و باید همکاریهای دوجانبه در همه سطوح گسترش یابد.
معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه سقف تجارت دو کشور متناسب با شرایط اقتصادی و سیاسی نیست، اظهار امیدواری کرد: تفاهمنامههای انجام شده با معرفی نماینده تامالاختیار از سوی دوطرف به منظور پیگیری قراردادهای میان دو کشور هر چه زودتر اجرایی شود. وی با اشاره به توان مهندسی و ظرفیت بخش خصوصی و دولتی ایران، آمادگی کشورمان برای مشارکت در روند بازسازی عراق را اعلام کرد و گفت: ارتباطات سیاسی فیمابین قطعاً با گسترش روابط اقتصادی پایدارتر و مستحکمتر میشود. معاون اول رئیس جمهوری با قدردانی از ابتکار دولت عراق در برگزاری کنفرانس منطقهای بغداد به منظور حل بحرانها و شناخت ظرفیتها برای تعاملات منطقهای، تصریح کرد: ایران دخالت کشورهای خارجی در منطقه را به زیان کشورهای منطقه میداند و بر تلاش برای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه تأکید دارد.
نخست وزیر عراق نیز در این دیدار با اشاره به زمینههای فراوان همکاری میان دو کشور بویژه در عرصههای فرهنگی، تاریخی، تمدنی و دینی گفت: فرصتهای فراوانی برای افزایش تعاملات فیمابین وجود دارد و در یک و نیم سال گذشته تلاش کردهایم تا طرحهای مشترک دو کشور را که متوقف مانده بود، دوباره احیا کنیم.
الکاظمی به بازپرداخت بخشی از مطالبات و تعهدات عراق به ایران اشاره کرد و افزود: بغداد مخالف تحریمهای ظالمانه علیه ایران است و تلاش میکند تا به تمام تعهدات خود در برابر ایران پایبند باشد. گفتنی است نخست وزیر عراق دیروز هم برای زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) به مشهد رفت.
معاون اول رئیس جمهوری با تأکید بر اینکه سقف تجارت دو کشور متناسب با شرایط اقتصادی و سیاسی نیست، اظهار امیدواری کرد: تفاهمنامههای انجام شده با معرفی نماینده تامالاختیار از سوی دوطرف به منظور پیگیری قراردادهای میان دو کشور هر چه زودتر اجرایی شود. وی با اشاره به توان مهندسی و ظرفیت بخش خصوصی و دولتی ایران، آمادگی کشورمان برای مشارکت در روند بازسازی عراق را اعلام کرد و گفت: ارتباطات سیاسی فیمابین قطعاً با گسترش روابط اقتصادی پایدارتر و مستحکمتر میشود. معاون اول رئیس جمهوری با قدردانی از ابتکار دولت عراق در برگزاری کنفرانس منطقهای بغداد به منظور حل بحرانها و شناخت ظرفیتها برای تعاملات منطقهای، تصریح کرد: ایران دخالت کشورهای خارجی در منطقه را به زیان کشورهای منطقه میداند و بر تلاش برای همکاریهای دوجانبه و چندجانبه تأکید دارد.
نخست وزیر عراق نیز در این دیدار با اشاره به زمینههای فراوان همکاری میان دو کشور بویژه در عرصههای فرهنگی، تاریخی، تمدنی و دینی گفت: فرصتهای فراوانی برای افزایش تعاملات فیمابین وجود دارد و در یک و نیم سال گذشته تلاش کردهایم تا طرحهای مشترک دو کشور را که متوقف مانده بود، دوباره احیا کنیم.
الکاظمی به بازپرداخت بخشی از مطالبات و تعهدات عراق به ایران اشاره کرد و افزود: بغداد مخالف تحریمهای ظالمانه علیه ایران است و تلاش میکند تا به تمام تعهدات خود در برابر ایران پایبند باشد. گفتنی است نخست وزیر عراق دیروز هم برای زیارت مرقد مطهر امام رضا (ع) به مشهد رفت.

زمین برای بلعیدن تاریخ ۴۰۰ ساله صفوی دهان باز کرده است
حمیرا حیدریان
خبرنگار
سرعت فرونشست در اصفهان به ۵/۱۶ سانتیمتر در سال رسیده و به کمین تاریخ نصفجهان نشسته است. این فرونشست خطرناک از دو دهه گذشته با خالی شدن تدریجی سفرههای زیرزمینی به جان دشت اصفهان افتاده است. غول فرونشست را توسعه ناپایدار از خواب بیدار کرد تا هم محیطزیست اصفهان تهدید شود و هم آثار تاریخی چشمنوازش.
در حال حاضر از مجموع ۶۰۵ دشت کشور ۳۰۰ دشت دچار بحران فرونشست هستند، اما موضوع فرونشست زمین در اصفهان به حادترین وضع ممکن رسیده است. فرونشست همچون زلزلهای است که به مرور زمان اثراتش را شاهد خواهیم بود. اگر در منطقهای فرونشست رخ دهد و آبخوانها بمیرد، نه تنها حیات گیاهی و جانوری منطقه را تهدید میکند بلکه پایانی برای میراث چند صدساله آثار تاریخی خواهد بود. طبق بررسیهای انجام گرفته فرونشست زمین در اصفهان هم اکنون به ۵/۱۶ سانتیمتر در سال رسیده و این امر به معنای وارد شدن آسیب جدی به زیرساختهای این شهر تاریخی است.
از سوی دیگر طبق نظر کارشناسان، وضعیت دشتهایی همچون «مهیار، اصفهان، کاشان، اصفهان-برخوار» بسیار نگرانکننده است و در مرکز کلانشهر اصفهان نیز در جنوب آبخوان دشت اصفهان -برخوار فرونشست بهمرور بهصورت هلالی از شمال غرب تا شمال شرق اصفهان به سمت مرکز این شهر در حال پیشروی است. این در حالی است که اگر چه در حال حاضر در ناحیه پلهای تاریخی و بستر رودخانه زایندهرود فرونشست وجود ندارد، اما شواهد نشان میدهد، بهطور کلی پلها و بستر آنها به مرور زمان دچار آب شستگی و فرسایش میشوند.
از سوی دیگر با توجه به نزدیکی مناطق کشاورزی به محدوده شهر اصفهان و وجود آثار متعدد تاریخی در بافت تاریخی اصفهان، تداوم خشکی زایندهرود از یکسو و استفاده بیوقفه از آبهای زیرزمینی بویژه برای کشاورزی سنتی میتواند تهدیدی جدی برای آثار تاریخی 400 ساله در این دشت باشد.
زخمهای کهنه بر بدن آثار تاریخی 400 ساله
مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان با ابراز نگرانی از تهدید و تخریب آثار تاریخی اصفهان در پی فرونشست زمین گفت: اصفهان طی دهههای گذشته یکی از مراکز مهم گردشگری کشور بوده و است. همواره تمام این آثار و پلهای تاریخی به نوعی پایش مردمی میشده و اگر حدود ۳۰ سال پیش ترکی بر این آثار بود، بهطور قطع از سوی مردم و سمنها گزارش میشد. آنچه ما در مورد آن صحبت میکنیم آثاری هستند که قدمتی بیش از ۴۰۰ سال دارند نه سازهای که یکی دو سال از عمر آن گذشته باشد.
رضا اسلامی با اشاره به اینکه زاینده رود تنها منبع تغذیه کننده دشت اصفهان- برخوار است، افزود: از سال ۷۹ با قطع شدن جریان دائمی رودخانه زاینده رود و منقطع جاری کردن آب زیرزمینی به بستر رودخانه از یک سو و از طرف دیگر با گسترش حفر چاههای زیاد، فشار بسیاری به سفرههای زیرزمینی وارد کردهایم.
وی در پی بازدید خود از میدان نقش جهان، مسجد امام، سردرهای ورودی میدان در خیابانهای سپه و حافظ، بازار قیصریه و… بیان کرد: این مشاهدات و بررسیها نشان میدهد این زخم کهنه، از دهه ۹۰ سرباز کرده بود و ما مرتب به جای آنکه از اساس فکری بهحال این ترکها کنیم، تنها مُسکن تزریق کردیم و به اصطلاح خاک زیر فرش ریختیم و گفتیم مشکلی وجود ندارد.این مشاهدات گویای فاجعه فرونشست زمین در مرکز اصفهان و در محدوده تاریخی اصفهان است. ترکهای زیاد در دیواره بنای تاریخی مسجد امام تماماً حکایت از فرونشست زمین در این مجموعه است. در این مسجد ترکهای فرونشستی تا ۱۰ سانتیمتری در بعضی از دیوارهها نیز مشاهده شده است.
وی با تأکید بر اینکه هر آنچه از فرونشست زمین در محدوده شهری وجود دارد، مربوط به دادههای رادار سال ۹۷ سازمان نقشهبرداری است، اظهار داشت: با توجه به این تصاویر میزان نرخ نشست نسبی در میدان نقش جهان ۲ تا ۳ سانتیمتر در سال عنوان شده است که باید به این نکته اشاره کرد که تمام این دادهها نسبی است. این بازدید نشان داد که گسترش فرونشست در این محدوده بسیار جدی است و آثار آن به وفور در دیوارههای خانههای مسکونی و تجاری شهر و بخصوص در مجموعه نقش جهان با شدت بیشتری قابل مشاهده است.
مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان با بیان اینکه از سال ۷۹ تا به امروز تعداد چاههای حفر شده در دشت اصفهان- برخوار افزایش یافته و بشدت از آبخوان ها بی رحمانه آب برداشت کرده ایم، تأکید کرد: بهطور قطع تأثیر فشار بر آبخوان، خود را در ترکهای فرونشست نشان میدهد.
فرونشست زمین تهدید ی جدی برای نصف جهان
سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به ادامه روند خشکسالی و خشک بودن زایندهرود و تهدید این پدیده برای آثار تاریخی اصفهان گفت: با توجه به نزدیکی مناطق کشاورزی به محدوده شهر اصفهان و وجود آثار متعدد تاریخی در بافت تاریخی اصفهان، تداوم خشکی زایندهرود از یکسو و استفاده بیوقفه از آبهای زیرزمینی بویژه برای کشاورزی سنتی از سوی دیگر میتواند تهدیدی جدی برای آثار تاریخی اصفهان باشد، زیرا در این آثار که در قلب دشت تاریخی اصفهان قرار دارند و متناسب با اقلیم نیمه خشک اصفهان با مصالحی همچون خشت و آجر بنا شده، ایجاد پدیده فرونشست در کنار تهدید جان و مال شهروندان میتواند تبعات خطرناکی برای بناهای ارزشمند نصفجهان باشد.
علی کامیابی با بیان اینکه دو دهه از تشنگی زایندهرود میگذرد، افزود: دو دهه است که مردم اصفهان این رود را بهصورت دائم پر آب ندیدهاند. با توجه به پیشینه چند هزار ساله حیات اجتماعی در دشت بزرگ اصفهان و با در نظر گرفتن کمی بارش در فلات مرکزی ایران از گذشتههای دور تا کنون، نقش زایندهرود در حیات اجتماعی و فرهنگی مردم اصفهان از یکسو و تغذیه آبهای زیرزمینی این محدوده عظیم از سوی دیگر بسیار قابل توجه است.
وی بیان کرد: در طول ادوار مختلف تاریخ، بررسیهای کارشناسان و بویژه کاوشهای باستانشناسی اثبات کرده که شبکه گسترده از آبرسانی در روی زمین و زیرزمین، توسط گذشتگان ما در این منطقه طراحی شده بوده که آب زایندهرود را به دشت بزرگ اصفهان انتقال میداده است.
فرونشست زمین نباید فقط دغدغه میراث فرهنگی باشد
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» در این خصوص گفت: بحث فرو نشست زمین با توجه به خشکسالی چند ساله اخیر، امری اجتنابناپذیر است که نه تنها تهدیدی برای آثار تاریخی اصفهان بلکه کل دشت اصفهان در معرض خطر است.
ناصر طاهری با بیان اینکه علت این پدیده کاملاً مشخص است و باید بهدنبال حل و رفع این مشکل باشیم، افزود: این موضوعی نیست که تنها بخواهیم بهصورت جزئی به آن نگاه کنیم و بگوییم آثار تاریخی در معرض نابودی هستند وحالا باید با مقاومسازی آثار تاریخی به رفع مشکل بپردازیم؛ بلکه زمانی باید به مقاومسازی فکر کنیم که در اثر ایجاد بلایایی همچون زلزله و جنگ و... تخریب صورت گرفته و میتوان آن را رفع و مرمت کرد. با توجه به اینکه فرونشست، کل دشت اصفهان را در معرض خطر قرار داده، نیازمند راه حل اساسی و یک عزم ملی است.
وی با اشاره به اینکه در جلسات متعدد در ستاد مدیریت بحران، تذکرات لازم در خصوص این پدیده داده شده است، اظهار داشت: در جلسات متعدد ستاد بحران که نمایندگان بسیاری از دستگاهها حضور دارند، در زمینه فرونشست زمین که در پی خشکسالیهای اخیر ایجاد شده، تذکرات لازم داده شده است اما از نگاه هر دستگاهی موضوعات مربوط به آن سازمان مهم است و میراث فرهنگی نیز چنین نگاهی دارد اما بحث فرونشست زمین موضوعی نیست که تنها مربوط به میراث فرهنگی باشد، بلکه تهدید برای تمام دستگاهها است چون همه بخشهای شهری را در تحت الشعاع قرار داده است.
این مسئول با تأکید بر اینکه خشکسالی و کم آبی عامل اصلی ایجاد فرونشست در دشت اصفهان است، تصریح کرد: علت ایجاد این پدیده کاملاً مشخص است. تنها راه حل آن رفع خشکسالی است که باید از سوی مدیران و مسئولان ارشد دولت و در سطح ملی پیگیری و رفع شود تا شاهد نجات اصفهان باشیم.
خبرنگار
سرعت فرونشست در اصفهان به ۵/۱۶ سانتیمتر در سال رسیده و به کمین تاریخ نصفجهان نشسته است. این فرونشست خطرناک از دو دهه گذشته با خالی شدن تدریجی سفرههای زیرزمینی به جان دشت اصفهان افتاده است. غول فرونشست را توسعه ناپایدار از خواب بیدار کرد تا هم محیطزیست اصفهان تهدید شود و هم آثار تاریخی چشمنوازش.
در حال حاضر از مجموع ۶۰۵ دشت کشور ۳۰۰ دشت دچار بحران فرونشست هستند، اما موضوع فرونشست زمین در اصفهان به حادترین وضع ممکن رسیده است. فرونشست همچون زلزلهای است که به مرور زمان اثراتش را شاهد خواهیم بود. اگر در منطقهای فرونشست رخ دهد و آبخوانها بمیرد، نه تنها حیات گیاهی و جانوری منطقه را تهدید میکند بلکه پایانی برای میراث چند صدساله آثار تاریخی خواهد بود. طبق بررسیهای انجام گرفته فرونشست زمین در اصفهان هم اکنون به ۵/۱۶ سانتیمتر در سال رسیده و این امر به معنای وارد شدن آسیب جدی به زیرساختهای این شهر تاریخی است.
از سوی دیگر طبق نظر کارشناسان، وضعیت دشتهایی همچون «مهیار، اصفهان، کاشان، اصفهان-برخوار» بسیار نگرانکننده است و در مرکز کلانشهر اصفهان نیز در جنوب آبخوان دشت اصفهان -برخوار فرونشست بهمرور بهصورت هلالی از شمال غرب تا شمال شرق اصفهان به سمت مرکز این شهر در حال پیشروی است. این در حالی است که اگر چه در حال حاضر در ناحیه پلهای تاریخی و بستر رودخانه زایندهرود فرونشست وجود ندارد، اما شواهد نشان میدهد، بهطور کلی پلها و بستر آنها به مرور زمان دچار آب شستگی و فرسایش میشوند.
از سوی دیگر با توجه به نزدیکی مناطق کشاورزی به محدوده شهر اصفهان و وجود آثار متعدد تاریخی در بافت تاریخی اصفهان، تداوم خشکی زایندهرود از یکسو و استفاده بیوقفه از آبهای زیرزمینی بویژه برای کشاورزی سنتی میتواند تهدیدی جدی برای آثار تاریخی 400 ساله در این دشت باشد.
زخمهای کهنه بر بدن آثار تاریخی 400 ساله
مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان با ابراز نگرانی از تهدید و تخریب آثار تاریخی اصفهان در پی فرونشست زمین گفت: اصفهان طی دهههای گذشته یکی از مراکز مهم گردشگری کشور بوده و است. همواره تمام این آثار و پلهای تاریخی به نوعی پایش مردمی میشده و اگر حدود ۳۰ سال پیش ترکی بر این آثار بود، بهطور قطع از سوی مردم و سمنها گزارش میشد. آنچه ما در مورد آن صحبت میکنیم آثاری هستند که قدمتی بیش از ۴۰۰ سال دارند نه سازهای که یکی دو سال از عمر آن گذشته باشد.
رضا اسلامی با اشاره به اینکه زاینده رود تنها منبع تغذیه کننده دشت اصفهان- برخوار است، افزود: از سال ۷۹ با قطع شدن جریان دائمی رودخانه زاینده رود و منقطع جاری کردن آب زیرزمینی به بستر رودخانه از یک سو و از طرف دیگر با گسترش حفر چاههای زیاد، فشار بسیاری به سفرههای زیرزمینی وارد کردهایم.
وی در پی بازدید خود از میدان نقش جهان، مسجد امام، سردرهای ورودی میدان در خیابانهای سپه و حافظ، بازار قیصریه و… بیان کرد: این مشاهدات و بررسیها نشان میدهد این زخم کهنه، از دهه ۹۰ سرباز کرده بود و ما مرتب به جای آنکه از اساس فکری بهحال این ترکها کنیم، تنها مُسکن تزریق کردیم و به اصطلاح خاک زیر فرش ریختیم و گفتیم مشکلی وجود ندارد.این مشاهدات گویای فاجعه فرونشست زمین در مرکز اصفهان و در محدوده تاریخی اصفهان است. ترکهای زیاد در دیواره بنای تاریخی مسجد امام تماماً حکایت از فرونشست زمین در این مجموعه است. در این مسجد ترکهای فرونشستی تا ۱۰ سانتیمتری در بعضی از دیوارهها نیز مشاهده شده است.
وی با تأکید بر اینکه هر آنچه از فرونشست زمین در محدوده شهری وجود دارد، مربوط به دادههای رادار سال ۹۷ سازمان نقشهبرداری است، اظهار داشت: با توجه به این تصاویر میزان نرخ نشست نسبی در میدان نقش جهان ۲ تا ۳ سانتیمتر در سال عنوان شده است که باید به این نکته اشاره کرد که تمام این دادهها نسبی است. این بازدید نشان داد که گسترش فرونشست در این محدوده بسیار جدی است و آثار آن به وفور در دیوارههای خانههای مسکونی و تجاری شهر و بخصوص در مجموعه نقش جهان با شدت بیشتری قابل مشاهده است.
مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان با بیان اینکه از سال ۷۹ تا به امروز تعداد چاههای حفر شده در دشت اصفهان- برخوار افزایش یافته و بشدت از آبخوان ها بی رحمانه آب برداشت کرده ایم، تأکید کرد: بهطور قطع تأثیر فشار بر آبخوان، خود را در ترکهای فرونشست نشان میدهد.
فرونشست زمین تهدید ی جدی برای نصف جهان
سرپرست اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان در گفتوگو با «ایران» با اشاره به ادامه روند خشکسالی و خشک بودن زایندهرود و تهدید این پدیده برای آثار تاریخی اصفهان گفت: با توجه به نزدیکی مناطق کشاورزی به محدوده شهر اصفهان و وجود آثار متعدد تاریخی در بافت تاریخی اصفهان، تداوم خشکی زایندهرود از یکسو و استفاده بیوقفه از آبهای زیرزمینی بویژه برای کشاورزی سنتی از سوی دیگر میتواند تهدیدی جدی برای آثار تاریخی اصفهان باشد، زیرا در این آثار که در قلب دشت تاریخی اصفهان قرار دارند و متناسب با اقلیم نیمه خشک اصفهان با مصالحی همچون خشت و آجر بنا شده، ایجاد پدیده فرونشست در کنار تهدید جان و مال شهروندان میتواند تبعات خطرناکی برای بناهای ارزشمند نصفجهان باشد.
علی کامیابی با بیان اینکه دو دهه از تشنگی زایندهرود میگذرد، افزود: دو دهه است که مردم اصفهان این رود را بهصورت دائم پر آب ندیدهاند. با توجه به پیشینه چند هزار ساله حیات اجتماعی در دشت بزرگ اصفهان و با در نظر گرفتن کمی بارش در فلات مرکزی ایران از گذشتههای دور تا کنون، نقش زایندهرود در حیات اجتماعی و فرهنگی مردم اصفهان از یکسو و تغذیه آبهای زیرزمینی این محدوده عظیم از سوی دیگر بسیار قابل توجه است.
وی بیان کرد: در طول ادوار مختلف تاریخ، بررسیهای کارشناسان و بویژه کاوشهای باستانشناسی اثبات کرده که شبکه گسترده از آبرسانی در روی زمین و زیرزمین، توسط گذشتگان ما در این منطقه طراحی شده بوده که آب زایندهرود را به دشت بزرگ اصفهان انتقال میداده است.
فرونشست زمین نباید فقط دغدغه میراث فرهنگی باشد
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اصفهان نیز در گفتوگو با «ایران» در این خصوص گفت: بحث فرو نشست زمین با توجه به خشکسالی چند ساله اخیر، امری اجتنابناپذیر است که نه تنها تهدیدی برای آثار تاریخی اصفهان بلکه کل دشت اصفهان در معرض خطر است.
ناصر طاهری با بیان اینکه علت این پدیده کاملاً مشخص است و باید بهدنبال حل و رفع این مشکل باشیم، افزود: این موضوعی نیست که تنها بخواهیم بهصورت جزئی به آن نگاه کنیم و بگوییم آثار تاریخی در معرض نابودی هستند وحالا باید با مقاومسازی آثار تاریخی به رفع مشکل بپردازیم؛ بلکه زمانی باید به مقاومسازی فکر کنیم که در اثر ایجاد بلایایی همچون زلزله و جنگ و... تخریب صورت گرفته و میتوان آن را رفع و مرمت کرد. با توجه به اینکه فرونشست، کل دشت اصفهان را در معرض خطر قرار داده، نیازمند راه حل اساسی و یک عزم ملی است.
وی با اشاره به اینکه در جلسات متعدد در ستاد مدیریت بحران، تذکرات لازم در خصوص این پدیده داده شده است، اظهار داشت: در جلسات متعدد ستاد بحران که نمایندگان بسیاری از دستگاهها حضور دارند، در زمینه فرونشست زمین که در پی خشکسالیهای اخیر ایجاد شده، تذکرات لازم داده شده است اما از نگاه هر دستگاهی موضوعات مربوط به آن سازمان مهم است و میراث فرهنگی نیز چنین نگاهی دارد اما بحث فرونشست زمین موضوعی نیست که تنها مربوط به میراث فرهنگی باشد، بلکه تهدید برای تمام دستگاهها است چون همه بخشهای شهری را در تحت الشعاع قرار داده است.
این مسئول با تأکید بر اینکه خشکسالی و کم آبی عامل اصلی ایجاد فرونشست در دشت اصفهان است، تصریح کرد: علت ایجاد این پدیده کاملاً مشخص است. تنها راه حل آن رفع خشکسالی است که باید از سوی مدیران و مسئولان ارشد دولت و در سطح ملی پیگیری و رفع شود تا شاهد نجات اصفهان باشیم.

اعلام قوانین تحصیلی زنان درافغانستان
بازگشت پروازهای تجاری و دیپلماتیک به کابل
بنفشه غلامی/ در سومین روز از آغاز به کار دولت ملامحمد حسن آخوند، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر خارجه قطر به عنوان نخستین میهمان بلندپایه دستگاه دیپلماسی طالبان وارد کابل شد. او بلندپایهترین مقام دیپلماتیک است که در یک ماهی که از سقوط کابل میگذرد، وارد افغانستان شده است.
طالبان که روزهای پر هرج و مرج ابتدایی استیلای خود بر افغانستان را پشت سر گذاردهاند و روز جمعه آغاز به کار دولت خود را بدون هیچ تشریفاتی اعلام کردند، برای ادامه راه خود و پذیرش بینالمللی تکیه خود را به دو کشوری دادهاند که سالها است آنها را دوست خود میدانند: پاکستان دوست چند دههای آنان و قطر که در سالهای اخیر از طریق دفتری که در دوحه در اختیار آنان گذاشته است، اجازه داده وارد مذاکرات مهمی چون مذاکره با امریکا شوند و به تبع آن خود را در قامت مسئولان سایر کشورها ببینند.
هم پاکستان و هم قطر که نیاز طالبان را بخوبی درک کردهاند، در دو روز گذشته سعی کردند به یاری آنان بشتابند و فضای افغانستان را مانند هر کشور دیگری، عادی جلوه دهند.
قطر، میانجی یا پیامآور
در این راه، گام نخست را قطر با سفر وزیر خارجهاش برداشت. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی در بدو ورود خود به افغانستان، نخست با ملامحمد حسن آخوند که نخست وزیری طالبان را برعهده دارد، دیدار کرد. او در این دیدار از طالبان خواست به وعدههای خود برای تشکیل دولت فراگیر پایبند بمانند و «همه گروهها و قومیتها را در آشتی ملی لحاظ کنند.» طالبان جزئیات این دیدار را در اختیار رسانهها قرار نداده و تنها سخنگوی طالبان اشاره کرده است که روابط دوجانبه، کمکهای بشردوستانه، توسعه اقتصادی افغانستان، تعامل این کشور با جهان و همچنین مبارزه با تروریسم، اصلیترین موضوعاتی بوده است که در این دیدار که در کاخ ریاست جمهوری افغانستان برگزار شد، مورد مذاکره قرار گرفتهاند.
در این دیدار شماری از مقامات دولت طالبان از جمله امیرخان متقی، وزیر خارجه و یعقوب مجاهد، وزیر دفاع این دولت نیز حضور داشتند. بنابراین گزارش، وزیر خارجه قطر بعد از این دیدار با عبدالله عبدالله و حامد کرزای نیز دیدار کرد.
محمد بن عبدالرحمن آل ثانی در حالی به کابل رفت و با مقامات دولت طالبان وارد مذاکره شد که در هفته گذشته در کشور خود میزبان سه وزیر خارجه از کشورهای امریکا، آلمان و فرانسه بوده است. محور همه این دیدارها و مذاکرات نیز افغانستان، طالبان و خروج غیرنظامیان از افغانستان بود. از همین رو تصور میشود، وزیر خارجه قطر در این سفر حامل پیامهایی از این سه کشور نیز بوده است. قطر که همواره بابت مراوداتی که با طالبان داشته، از سوی برخی ناظران متهم به حمایت از گروههای افراطی شده است، بارها تأکید کرده قصد دارد در قامت میانجی بحرانها ظاهر شده و با باز نگه داشتن راههای ارتباطی بین گروهها و دولتهای معارض، اجازه دهد دیپلماسی جریان خود را حفظ کند. سفر محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نیز تأکیدی بر همین نقش بود.
پاکستان، ورود به فاز حمایت
غیر نظامی
پاکستان که در چند هفته اخیر دخالتهای نظامی آشکار و پنهانش از طالبان، مورد توجه رسانههای خبری جهان بود، در جدید ترین اقدام حمایتیاش، دیروز نخستین پرواز تجاری به کابل در یک ماه اخیر را انجام داد تا این فرودگاه غیر از پروازهای شتابزده نظامیانی که در حال فرار از افغانستان بودند، شاهد پروازهایی باشد که امید به زندگی را به یاد می آورد. به گزارش «فرانس پرس»، هواپیمای شرکت هواپیمایی پاکستان که صبح دیروز از باند فرودگاه اسلام آباد برخاست و در فرودگاه بینالمللی کابل بر زمین نشست، هرچند راهی برای حمایت از بازگشت فعالیتهای تجاری جهانی به افغانستان بود، اما تقریباً خالی از مسافر بود و تنها حدود 10 نفر از آن پیاده شدند که گفته میشود درواقع خدمه پرواز بودند.
سخنگوی این خط هوایی نیز گفته است که پاکستان خواهان پروازهای منظم به افغانستان و از آن به اسلام آباد است اما هنوز برای تعداد این پروازها تصمیمی گرفته نشده است.
این هواپیما پرواز برگشتی هم داشت. به گفته مسئولان فرودگاه حدود 100 مسافر منتظر بازگشت به اسلام آباد بودند. البته در یک هفته گذشته چند هواپیمای قطری حامل کمکهای بشردوستانه نیز در فرودگاه کابل به زمین نشسته بودند. ازسرگیری پروازهای بینالمللی در کابل می تواند آزمونی جدی برای طالبان باشد که وعده داده است به کسانی که دارای برگههای عبور قانونی باشند، اجازه تردد خواهد داد. این در حالی است که طالبان در روزهای گذشته تمامی شهروندان افغان را ممنوعالخروج اعلام کرده بود.
اعلام قوانین تحصیلی زنان درافغانستان
عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات عالی طالبان قوانین تحصیل زنان را اعلام کرد. به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، به گفته عبدالباقی حقانی، زنان افغان میتوانند به تحصیل خود در دانشگاهها تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهند اما کلاسهای آنان جدا از کلاسهای مردان خواهد بود و علاوه بر آن حجاب برای زنان اجباری است.
او درباره تفکیک جنسیتی نیز تأکید کرد: «اجازه نمیدهیم دختران و پسران به طور همزمان آموزش ببینند به لطف خدا تعداد معلمان و اساتید زن زیاد است و بنابراین آموزش دختران توسط زنان انجام خواهد شد. البته در صورت نیاز مردان نیز میتوانند آموزش زنان را به شرط رعایت حجاب از سوی دختران انجام دهند.» به گفته وی، موضوعات درسی در افغانستان مورد بازبینی قرار خواهند گرفت و در آنها تغییراتی داده خواهد شد.
طالبان که روزهای پر هرج و مرج ابتدایی استیلای خود بر افغانستان را پشت سر گذاردهاند و روز جمعه آغاز به کار دولت خود را بدون هیچ تشریفاتی اعلام کردند، برای ادامه راه خود و پذیرش بینالمللی تکیه خود را به دو کشوری دادهاند که سالها است آنها را دوست خود میدانند: پاکستان دوست چند دههای آنان و قطر که در سالهای اخیر از طریق دفتری که در دوحه در اختیار آنان گذاشته است، اجازه داده وارد مذاکرات مهمی چون مذاکره با امریکا شوند و به تبع آن خود را در قامت مسئولان سایر کشورها ببینند.
هم پاکستان و هم قطر که نیاز طالبان را بخوبی درک کردهاند، در دو روز گذشته سعی کردند به یاری آنان بشتابند و فضای افغانستان را مانند هر کشور دیگری، عادی جلوه دهند.
قطر، میانجی یا پیامآور
در این راه، گام نخست را قطر با سفر وزیر خارجهاش برداشت. به گزارش خبرگزاری «رویترز»، محمد بن عبدالرحمن آل ثانی در بدو ورود خود به افغانستان، نخست با ملامحمد حسن آخوند که نخست وزیری طالبان را برعهده دارد، دیدار کرد. او در این دیدار از طالبان خواست به وعدههای خود برای تشکیل دولت فراگیر پایبند بمانند و «همه گروهها و قومیتها را در آشتی ملی لحاظ کنند.» طالبان جزئیات این دیدار را در اختیار رسانهها قرار نداده و تنها سخنگوی طالبان اشاره کرده است که روابط دوجانبه، کمکهای بشردوستانه، توسعه اقتصادی افغانستان، تعامل این کشور با جهان و همچنین مبارزه با تروریسم، اصلیترین موضوعاتی بوده است که در این دیدار که در کاخ ریاست جمهوری افغانستان برگزار شد، مورد مذاکره قرار گرفتهاند.
در این دیدار شماری از مقامات دولت طالبان از جمله امیرخان متقی، وزیر خارجه و یعقوب مجاهد، وزیر دفاع این دولت نیز حضور داشتند. بنابراین گزارش، وزیر خارجه قطر بعد از این دیدار با عبدالله عبدالله و حامد کرزای نیز دیدار کرد.
محمد بن عبدالرحمن آل ثانی در حالی به کابل رفت و با مقامات دولت طالبان وارد مذاکره شد که در هفته گذشته در کشور خود میزبان سه وزیر خارجه از کشورهای امریکا، آلمان و فرانسه بوده است. محور همه این دیدارها و مذاکرات نیز افغانستان، طالبان و خروج غیرنظامیان از افغانستان بود. از همین رو تصور میشود، وزیر خارجه قطر در این سفر حامل پیامهایی از این سه کشور نیز بوده است. قطر که همواره بابت مراوداتی که با طالبان داشته، از سوی برخی ناظران متهم به حمایت از گروههای افراطی شده است، بارها تأکید کرده قصد دارد در قامت میانجی بحرانها ظاهر شده و با باز نگه داشتن راههای ارتباطی بین گروهها و دولتهای معارض، اجازه دهد دیپلماسی جریان خود را حفظ کند. سفر محمد بن عبدالرحمن آل ثانی نیز تأکیدی بر همین نقش بود.
پاکستان، ورود به فاز حمایت
غیر نظامی
پاکستان که در چند هفته اخیر دخالتهای نظامی آشکار و پنهانش از طالبان، مورد توجه رسانههای خبری جهان بود، در جدید ترین اقدام حمایتیاش، دیروز نخستین پرواز تجاری به کابل در یک ماه اخیر را انجام داد تا این فرودگاه غیر از پروازهای شتابزده نظامیانی که در حال فرار از افغانستان بودند، شاهد پروازهایی باشد که امید به زندگی را به یاد می آورد. به گزارش «فرانس پرس»، هواپیمای شرکت هواپیمایی پاکستان که صبح دیروز از باند فرودگاه اسلام آباد برخاست و در فرودگاه بینالمللی کابل بر زمین نشست، هرچند راهی برای حمایت از بازگشت فعالیتهای تجاری جهانی به افغانستان بود، اما تقریباً خالی از مسافر بود و تنها حدود 10 نفر از آن پیاده شدند که گفته میشود درواقع خدمه پرواز بودند.
سخنگوی این خط هوایی نیز گفته است که پاکستان خواهان پروازهای منظم به افغانستان و از آن به اسلام آباد است اما هنوز برای تعداد این پروازها تصمیمی گرفته نشده است.
این هواپیما پرواز برگشتی هم داشت. به گفته مسئولان فرودگاه حدود 100 مسافر منتظر بازگشت به اسلام آباد بودند. البته در یک هفته گذشته چند هواپیمای قطری حامل کمکهای بشردوستانه نیز در فرودگاه کابل به زمین نشسته بودند. ازسرگیری پروازهای بینالمللی در کابل می تواند آزمونی جدی برای طالبان باشد که وعده داده است به کسانی که دارای برگههای عبور قانونی باشند، اجازه تردد خواهد داد. این در حالی است که طالبان در روزهای گذشته تمامی شهروندان افغان را ممنوعالخروج اعلام کرده بود.
اعلام قوانین تحصیلی زنان درافغانستان
عبدالباقی حقانی، وزیر تحصیلات عالی طالبان قوانین تحصیل زنان را اعلام کرد. به گزارش سایت شبکه خبری «الجزیره»، به گفته عبدالباقی حقانی، زنان افغان میتوانند به تحصیل خود در دانشگاهها تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دهند اما کلاسهای آنان جدا از کلاسهای مردان خواهد بود و علاوه بر آن حجاب برای زنان اجباری است.
او درباره تفکیک جنسیتی نیز تأکید کرد: «اجازه نمیدهیم دختران و پسران به طور همزمان آموزش ببینند به لطف خدا تعداد معلمان و اساتید زن زیاد است و بنابراین آموزش دختران توسط زنان انجام خواهد شد. البته در صورت نیاز مردان نیز میتوانند آموزش زنان را به شرط رعایت حجاب از سوی دختران انجام دهند.» به گفته وی، موضوعات درسی در افغانستان مورد بازبینی قرار خواهند گرفت و در آنها تغییراتی داده خواهد شد.

بابا آمد بچهها نبودند
یوسف حیدری
گزارش نویس
همسایههای مدرسه با تعجب از پنجره بیرون را نگاه میکنند. یکی از آنها با چشمان خوابآلود از بالکن سرک میکشد و از همسایه روبهرو میپرسد مگر مدرسهها باز شده که زنگ میزنند؟ زن درحالی که لباسهای روی بند را جمع میکند با اشاره دست میگوید، نمیدانم. چند نفر از بچهها با خوشحالی از بالکن خانهها سرک میکشند و با دست حیاط مدرسه را نشان میدهند. بابای مدرسه که متوجه تعجب همسایهها شده با لبخند از پلهها پایین میآید و دستی تکان میدهد: «خواستم امتحان کنم ببینم زنگ کار میکند یا نه؟ ببخشید مزاحم استراحت شما شدم ولی انشاءالله اگه کرونا برود امسال مدرسهها باز میشود و هر روز صدای این زنگ را میشنوید. دلم برای هیاهوی بچهها حسابی تنگ شده و منتظرم بچههای شما به خانه خودشان بیایند.»
امسال بوی ماه مهر انگار واقعیتر از سال قبل است. تکاپوی دوباره مدارس و آماده شدن کلاسها برای حضور دوباره دانشآموزان حکایت از بازگشایی مدارس در پاییز امسال دارد. با سرعت گرفتن واکسیناسیون و واکسینه شدن معلمان و کادر مدرسه بازار ثبتنام و خرید کتاب و لوازم التحریرهم داغ شده است. این روزها در خیلی از مدارس باز است و باباهای مدرسه هم سرگرم تمیزکاری و آماده کردن کلاسهای درس.
«خوش آمدی بابا جان. برای ثبتنام به اولین اتاق انتهای راهرو بروید.» مشغول جارو زدن حیاط است. تصور میکند اولیای یکی از دانشآموزان هستم. با خوشرویی اتاق مدیر را نشان میدهد. میگویم برای ثبتنام نیامدهام و میخواهم از حال و هوای این روزهای مدرسه بگویید. جارو را به دیوار تکیه میدهد و با دستمال عرق پیشانیاش را پاک میکند. همسرش با سینی چای به اتاق مدیر و معاون میرود و با صدای بلند بابا حیدر را به نوشیدن چای دعوت میکند. میگوید سالهاست بچهها بابا حیدر صدایش میزنند و حالا دلش برای آنها حسابی تنگ شده است: «14 سال است بابای مدرسه هستم و با همسر و دختر و پسرم در مدرسه زندگی میکنیم. مدرسه هم خانه ما است هم عشق و زندگی ما. باور میکنی این دوسال آن قدر به من سخت گذشته که بیمار شدهام. میدانی یک پدر دو سال بچههاش را نبیند چه حالی پیدا میکند؟ این مدرسه 17 کلاس داره و 600 دانشآموز پسر در پایههای هفتم تا نهم تحصیل میکنند. دلم برای سروصدا و هیاهوی بچهها تنگ شده است. شیطنت و شلوغی این بچهها حالم را خوب میکند. زندگی بابای مدرسه با این بچهها گره خورده و بدون آنها اصلاً لذت ندارد.»
همراه بابا حیدر پلهها را بالا میرویم و سری به کلاسها میزنیم. همان اول بوی وایتکس راهرو، توی صورت میزند. دستهایش را نشان میدهد و میگوید: «وقتی قرار است چند روز دیگر میهمان داشته باشی باید خانه را آماده کنی. مدرسه هم خانه دوم بچههاست و از دیروز با همسرم حسابی کلاسهای درس را تمیز کردهایم.» حیاط مدرسه را نشان میدهد و میگوید: «دو سالی است زندگی از جریان افتاده. توی این حیاط بچهها بالا و پایین میپریدند و صدای آنها صدای زندگی است. حالا ببین پرنده هم پر نمیزند. یکی از لذتهای زندگیام دیدن بچهها از پشت پنجره اتاق است. این روزها که واکسیناسیون سرعت گرفته امیدوارم دوباره این حیاط پر شود از بچههای شاد و پر از انرژی.»
بابا حیدر خیلی از بچهها را به اسم میشناسد و دلش برای آنها حسابی تنگ شده: «میثم دانشآموز باهوش کلاس نهم است. معلولیت دارد و یکی از پاهایش میلنگد. همراه پدر یا مادرش مدرسه میآمد و با کمک من به کلاس میرفت. در این دوسال هر بار در کوچه و خیابان پدر یا مادرش را میبینم جویای حال میثم میشوم. خیلی از دانشآموزان قدیمی این مدرسه که از دانشگاه فارغالتحصیل شده و مشغول کار هستند گاهی اوقات با گل و شیرینی به من سر میزنند. از دیدن آنها خیلی خوشحال میشوم. گاهی اوقات که دلم تنگ میشود پشت نیمکت کلاس مینشینم و به تخته خیره میشوم. دختر و پسر من در همین مدرسه قد کشیدند. پسرم خدمت سربازی است و دخترم کلاس هشتم درس میخواند. باور کنید مدارس که باز شوند و بچهها مدرسه بیایند زندگی به جریان عادی برمیگردد و شهر دوباره بوی زندگی میگیرد. البته خانوادهها هنوز نگران هستند و حق هم دارند ولی من و همسرم کلاسها را ضدعفونی میکنیم و امیدواریم با کاهش کرونا بچهها با خیال آسوده برگردند.»
همسر بابا حیدر سینی چای را روی میز میگذارد و میگوید مدرسه بدون بچهها مزه ندارد: «این دوسال انگار چیزی گم کردیم. زندگیمان آپارتمانی شده، نه صدایی نه جنب و جوشی. خیلی سخت است. باید چند سال در مدرسه زندگی کنید تا حال ما را درک کنید. با وجود اینکه مدارس تعطیل بود اما هر ماه چند بار کلاسها را تمیز میکردیم تا امید باز شدن مدرسه را زنده نگه داریم.»
عکس دانشآموزانی را که با رتبه بالا در کنکور قبول شدهاند روی دیوار راهرو مدرسه خودنمایی میکند. زیر همه عکسها هم تصویر چک 400 هزار تومانی قرار داده شده تا اولیای دانشآموزان ببینند مسئولان مدرسه به وعدهای که میدهند عمل میکنند. سطلهای رنگ کنار هم ردیف شده و بوی رنگ همه مدرسه را پر کرده است. سراغ بابای مدرسه را میگیرم. آقای معاون نمازخانه را نشان میدهد و میگوید علی جان مشغول عوض کردن لامپهای نمازخانه است. از پلهها پایین میروم. علی جان روی میز ایستاده و مشغول باز کردن لامپهای سوخته است. با دیدن من میگوید کلید برق را بزن ببینم لامپها سالم هستند؟
از پاییز 96 بابای مدرسه شده و این روزها هم مشغول آماده کردن مدرسه برای حضور بچههاست. از خاطرات و تجربههایی که با دانشآموزان مدرسه دارد و اینکه دلش برای بازی فوتبال در زنگ ورزش با بچهها تنگ شده صحبت میکند: «سه سال نیروی خدماتی مدرسه بودم و بعد از آن شدم سرایدار یا همان بابای مدرسه. دبیرستان ما دولتی است و 18 کلاس در پایههای نهم تا دوازدهم دارد. هر کلاس هم معمولاً 35 نفره است و دانشآموزان در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تحصیل میکنند. با همه این بچهها که عکسشان روی دیوار است خاطره دارم. باور کنید حرف هایی که نمیتوانند به معاون مدرسه بزنند به من میگویند. اگر متوجه سیگار کشیدن بچهها بشوم طوری که کسی متوجه نشود تذکر میدهم. میگویم پسرجان اگر امروز یک نخ بکشی فردا دو نخ و همین طور وسوسه میشوی و روزی یک پاکت سیگار میکشی. من خودم سیگاریام و میدانم سیگار چه بلای خانماسوزی میشود. چشم باز میکنی میبینی همه پول جیبت را که از پدر میگیری خرج سیگار میکنی و همین عادت بد در آینده برای تو دردسر میشود. چند نفر با همین حرفها سیگار را کنار گذاشتند. به والدین بچهها هم میگویم اگر سیگار دست بچه دیدی تنبیه نکن. این بچهها از ما بیشتر حرف شنوی دارند.»
میگوید: «سال قبل به امید باز شدن مدارس یک هفته مانده به مهر، همه کلاسها را با مواد ضدعفونی تمیز کردم اما خبری نشد. خود ما پشت همین نیمکتها درس خواندهایم و میدانیم دور شدن از مدرسه و کلاس چقدر روحیه آدم را خراب میکند.»
علی جان دل پری از اوضاع اقتصادی وحقوق پایین سرایداری دارد: «دو تا بچه دارم و با حقوق ماهانه 4 میلیون تومان زندگی میکنم. بابای مدرسه تعطیلی ندارد و حتی خیلی سخت میتواند مرخصی برود. مدرسه امانت است و باید چهار چشمی مراقبت کنیم. کار مدرسه خیلی زیاد است و حتی روزهای تعطیل برق کار و نقاش برای تعمیرات به مدرسه میآیند. بههرحال زندگی ما با کار گره خورده است.»
علی جان توپ پلاستیکی وسط حیاط را محکم شوت میکند و میگوید سعی میکنم با بچهها رفیق باشم. زنگ ورزش با بچهها فوتبال بازی میکنم اما دوسال است هیچ توپی از خط این دروازهها رد نشده. حسابی دلمرده و دلتنگیم.
گزارش نویس
همسایههای مدرسه با تعجب از پنجره بیرون را نگاه میکنند. یکی از آنها با چشمان خوابآلود از بالکن سرک میکشد و از همسایه روبهرو میپرسد مگر مدرسهها باز شده که زنگ میزنند؟ زن درحالی که لباسهای روی بند را جمع میکند با اشاره دست میگوید، نمیدانم. چند نفر از بچهها با خوشحالی از بالکن خانهها سرک میکشند و با دست حیاط مدرسه را نشان میدهند. بابای مدرسه که متوجه تعجب همسایهها شده با لبخند از پلهها پایین میآید و دستی تکان میدهد: «خواستم امتحان کنم ببینم زنگ کار میکند یا نه؟ ببخشید مزاحم استراحت شما شدم ولی انشاءالله اگه کرونا برود امسال مدرسهها باز میشود و هر روز صدای این زنگ را میشنوید. دلم برای هیاهوی بچهها حسابی تنگ شده و منتظرم بچههای شما به خانه خودشان بیایند.»
امسال بوی ماه مهر انگار واقعیتر از سال قبل است. تکاپوی دوباره مدارس و آماده شدن کلاسها برای حضور دوباره دانشآموزان حکایت از بازگشایی مدارس در پاییز امسال دارد. با سرعت گرفتن واکسیناسیون و واکسینه شدن معلمان و کادر مدرسه بازار ثبتنام و خرید کتاب و لوازم التحریرهم داغ شده است. این روزها در خیلی از مدارس باز است و باباهای مدرسه هم سرگرم تمیزکاری و آماده کردن کلاسهای درس.
«خوش آمدی بابا جان. برای ثبتنام به اولین اتاق انتهای راهرو بروید.» مشغول جارو زدن حیاط است. تصور میکند اولیای یکی از دانشآموزان هستم. با خوشرویی اتاق مدیر را نشان میدهد. میگویم برای ثبتنام نیامدهام و میخواهم از حال و هوای این روزهای مدرسه بگویید. جارو را به دیوار تکیه میدهد و با دستمال عرق پیشانیاش را پاک میکند. همسرش با سینی چای به اتاق مدیر و معاون میرود و با صدای بلند بابا حیدر را به نوشیدن چای دعوت میکند. میگوید سالهاست بچهها بابا حیدر صدایش میزنند و حالا دلش برای آنها حسابی تنگ شده است: «14 سال است بابای مدرسه هستم و با همسر و دختر و پسرم در مدرسه زندگی میکنیم. مدرسه هم خانه ما است هم عشق و زندگی ما. باور میکنی این دوسال آن قدر به من سخت گذشته که بیمار شدهام. میدانی یک پدر دو سال بچههاش را نبیند چه حالی پیدا میکند؟ این مدرسه 17 کلاس داره و 600 دانشآموز پسر در پایههای هفتم تا نهم تحصیل میکنند. دلم برای سروصدا و هیاهوی بچهها تنگ شده است. شیطنت و شلوغی این بچهها حالم را خوب میکند. زندگی بابای مدرسه با این بچهها گره خورده و بدون آنها اصلاً لذت ندارد.»
همراه بابا حیدر پلهها را بالا میرویم و سری به کلاسها میزنیم. همان اول بوی وایتکس راهرو، توی صورت میزند. دستهایش را نشان میدهد و میگوید: «وقتی قرار است چند روز دیگر میهمان داشته باشی باید خانه را آماده کنی. مدرسه هم خانه دوم بچههاست و از دیروز با همسرم حسابی کلاسهای درس را تمیز کردهایم.» حیاط مدرسه را نشان میدهد و میگوید: «دو سالی است زندگی از جریان افتاده. توی این حیاط بچهها بالا و پایین میپریدند و صدای آنها صدای زندگی است. حالا ببین پرنده هم پر نمیزند. یکی از لذتهای زندگیام دیدن بچهها از پشت پنجره اتاق است. این روزها که واکسیناسیون سرعت گرفته امیدوارم دوباره این حیاط پر شود از بچههای شاد و پر از انرژی.»
بابا حیدر خیلی از بچهها را به اسم میشناسد و دلش برای آنها حسابی تنگ شده: «میثم دانشآموز باهوش کلاس نهم است. معلولیت دارد و یکی از پاهایش میلنگد. همراه پدر یا مادرش مدرسه میآمد و با کمک من به کلاس میرفت. در این دوسال هر بار در کوچه و خیابان پدر یا مادرش را میبینم جویای حال میثم میشوم. خیلی از دانشآموزان قدیمی این مدرسه که از دانشگاه فارغالتحصیل شده و مشغول کار هستند گاهی اوقات با گل و شیرینی به من سر میزنند. از دیدن آنها خیلی خوشحال میشوم. گاهی اوقات که دلم تنگ میشود پشت نیمکت کلاس مینشینم و به تخته خیره میشوم. دختر و پسر من در همین مدرسه قد کشیدند. پسرم خدمت سربازی است و دخترم کلاس هشتم درس میخواند. باور کنید مدارس که باز شوند و بچهها مدرسه بیایند زندگی به جریان عادی برمیگردد و شهر دوباره بوی زندگی میگیرد. البته خانوادهها هنوز نگران هستند و حق هم دارند ولی من و همسرم کلاسها را ضدعفونی میکنیم و امیدواریم با کاهش کرونا بچهها با خیال آسوده برگردند.»
همسر بابا حیدر سینی چای را روی میز میگذارد و میگوید مدرسه بدون بچهها مزه ندارد: «این دوسال انگار چیزی گم کردیم. زندگیمان آپارتمانی شده، نه صدایی نه جنب و جوشی. خیلی سخت است. باید چند سال در مدرسه زندگی کنید تا حال ما را درک کنید. با وجود اینکه مدارس تعطیل بود اما هر ماه چند بار کلاسها را تمیز میکردیم تا امید باز شدن مدرسه را زنده نگه داریم.»
عکس دانشآموزانی را که با رتبه بالا در کنکور قبول شدهاند روی دیوار راهرو مدرسه خودنمایی میکند. زیر همه عکسها هم تصویر چک 400 هزار تومانی قرار داده شده تا اولیای دانشآموزان ببینند مسئولان مدرسه به وعدهای که میدهند عمل میکنند. سطلهای رنگ کنار هم ردیف شده و بوی رنگ همه مدرسه را پر کرده است. سراغ بابای مدرسه را میگیرم. آقای معاون نمازخانه را نشان میدهد و میگوید علی جان مشغول عوض کردن لامپهای نمازخانه است. از پلهها پایین میروم. علی جان روی میز ایستاده و مشغول باز کردن لامپهای سوخته است. با دیدن من میگوید کلید برق را بزن ببینم لامپها سالم هستند؟
از پاییز 96 بابای مدرسه شده و این روزها هم مشغول آماده کردن مدرسه برای حضور بچههاست. از خاطرات و تجربههایی که با دانشآموزان مدرسه دارد و اینکه دلش برای بازی فوتبال در زنگ ورزش با بچهها تنگ شده صحبت میکند: «سه سال نیروی خدماتی مدرسه بودم و بعد از آن شدم سرایدار یا همان بابای مدرسه. دبیرستان ما دولتی است و 18 کلاس در پایههای نهم تا دوازدهم دارد. هر کلاس هم معمولاً 35 نفره است و دانشآموزان در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی تحصیل میکنند. با همه این بچهها که عکسشان روی دیوار است خاطره دارم. باور کنید حرف هایی که نمیتوانند به معاون مدرسه بزنند به من میگویند. اگر متوجه سیگار کشیدن بچهها بشوم طوری که کسی متوجه نشود تذکر میدهم. میگویم پسرجان اگر امروز یک نخ بکشی فردا دو نخ و همین طور وسوسه میشوی و روزی یک پاکت سیگار میکشی. من خودم سیگاریام و میدانم سیگار چه بلای خانماسوزی میشود. چشم باز میکنی میبینی همه پول جیبت را که از پدر میگیری خرج سیگار میکنی و همین عادت بد در آینده برای تو دردسر میشود. چند نفر با همین حرفها سیگار را کنار گذاشتند. به والدین بچهها هم میگویم اگر سیگار دست بچه دیدی تنبیه نکن. این بچهها از ما بیشتر حرف شنوی دارند.»
میگوید: «سال قبل به امید باز شدن مدارس یک هفته مانده به مهر، همه کلاسها را با مواد ضدعفونی تمیز کردم اما خبری نشد. خود ما پشت همین نیمکتها درس خواندهایم و میدانیم دور شدن از مدرسه و کلاس چقدر روحیه آدم را خراب میکند.»
علی جان دل پری از اوضاع اقتصادی وحقوق پایین سرایداری دارد: «دو تا بچه دارم و با حقوق ماهانه 4 میلیون تومان زندگی میکنم. بابای مدرسه تعطیلی ندارد و حتی خیلی سخت میتواند مرخصی برود. مدرسه امانت است و باید چهار چشمی مراقبت کنیم. کار مدرسه خیلی زیاد است و حتی روزهای تعطیل برق کار و نقاش برای تعمیرات به مدرسه میآیند. بههرحال زندگی ما با کار گره خورده است.»
علی جان توپ پلاستیکی وسط حیاط را محکم شوت میکند و میگوید سعی میکنم با بچهها رفیق باشم. زنگ ورزش با بچهها فوتبال بازی میکنم اما دوسال است هیچ توپی از خط این دروازهها رد نشده. حسابی دلمرده و دلتنگیم.

نقش شگفت انگیز مشارکتهای مردمی در ترویج کتابخوانی
مریم شهبازی
خبرنگار
طی سالهای اخیر در حیطه روستاها، شاهد شکلگیری جریانهایی خودجوش از بین خود مردم بودیم؛ اقداماتی که تبلور بخشی از آنها را میتوان در نتایج حاصل از برپایی جوایز و جشنوارههایی همچون «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» دید. محمود آموزگار از جمله فعالان حوزه نشر است که اغلب حضوری مداوم در روند اجرایی شدن این طرحها داشته، او با اشاره به گفته محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم مبنی بر ضرورت حمایت از روستاها و مناطق کمبرخوردار میگوید که تشویق مردم به حضور در مشارکتهای اینچنینی منافع بسیاری بهدنبال دارد. از یک سو شاهد تمرکززدایی فعالیتهای فرهنگی از کلانشهرها و پایتخت خواهیم بود و از سوی دیگر مسئولان فرهنگی با واسپاری بخشی از وظایف خود به تشکلهای مردمی و صنوف میتوانند از آنها بهعنوان بازویی قدرتمند در دستیابی به اهداف کلان خود بهره گیرند. این نویسنده و ناشر که در زمره رؤسای پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان نیز هست در همین رابطه بخشی از تجربههای خود و همکارانش را بهعنوان راهکارهایی مؤثر در راستای بالفعل کردن ظرفیتهای نهفته فرهنگی و توزیع عادلانهتر امکانات حوزه کتاب در گفتوگوی امروز مطرح میکند.
طی یکی دو هفته اخیر تأکید عمده متولیان فرهنگی بر ضرورت تمرکززدایی از تهران برای توزیع عادلانهتر فعالیتهای فرهنگی در کل کشور بوده. با ادامه اقداماتی همچون تجربیاتی که خود شما در روند آنها حضور داشتید، از جمله جشنواره «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» چقدر میتوان در راستای تحقق این خواسته گام برداشت؟
موردی که به آن اشاره کردید، همچنین جام باشگاههای کتابخوانی و انتخاب پایتخت کتاب کشور از جمله تجربههای ارزشمندی هستند که در این رابطه کسب کردهایم. اینها از جمله مؤثرترین کارهایی به شمار میآیند که طی سالهای گذشته در حوزه فرهنگ شاهد اجرایی شدنشان بودهایم؛ اقداماتی که اثرات خوبی برجای گذاشته و همچنان هم ادامه دارند.
نتایج مثبتی که از آنها میگویید در چه حوزههایی قابل مشاهده و بررسی هستند؟
بیش از همه تأثیر آنها را میتوان در رونق گرفتن برنامههای فرهنگی در مناطقی از کشور دید که شاید پیشتر توجهی به آنها نمیشد. یکی از معضلات همیشگیمان بویژه در ارتباط با فرهنگ و حوزه کتاب، مرکزمحوری یا بهعبارتی فاصله زیاد پیرامون با مرکز یا همان پایتخت است. وقتی با همین محور به بررسی در حوزه نشر بپردازید متوجه متمرکز بودن بخش اعظمی از امکانات در تهران خواهید شد؛ اغراق نیست اگر بگویم حدود هفتاد درصد از امکانات فرهنگی کل کشور در آن خلاصه شده و سهم مابقی شهرها و استانها نیز 30 درصد باقیمانده است. در اشاره کوتاهی به پاسخ سؤال شما میتوان به فعالیت جدی 40 هزار روستای دوستدار کتاب در زمینه کتاب و کتابخوانی، آن هم تنها طی 6 سال اشاره کرد، البته به اینها باید باشگاههایی که طی برپایی جام باشگاههای کتابخوانی در روستاها شکل گرفتهاند هم اضافه کرد.
در این اقدامات چه جایگاهی میتوان برای فعالیتهای مردمی و تشکلهای مردمنهاد قائل شد؟
بههمین جشنواره عشایر و روستاهای دوستدار کتاب نگاه کنید، در اینها در کنار مردم عادی با عدهای تسهیلگر روبهرو بودیم که فعالیت اینها یا در قالب کارهای فردی یا تشکلهایی بود که در نهایت جزئی از بخش خصوصی بهشمار میآمدند. بخش عمدهای از اینها داوطلبانه وارد عمل شدند. تشویق مردم به مشارکتهای اینچنینی منفعت بزرگی هم برای مسئولان دارد، اینکه بخش مهمی از کار بدون تحمیل هیچ باری به بودجه پیش میرود. مشابه اتفاقی که در این موارد شاهد بوده و هستیم که کار را خود روستاییان پیش بردهاند. در وهله نخست هدف از برپایی این چند جشنواره و جایزه این بود که روستاهای کشور دسترسی راحتتری به کتاب پیدا کنند و برخوردار از کتابخانهای برای خود شوند. بسیاری از اهالی این روستاها برای برپایی کتابخانه درخواست و اقدام کرده بودند که یکی از مشهورترین مصادیق این گفته، روستای رمین چابهار بود.
روستای زادگاه عبدالحکیم بهار، مروج کتابخوانی چابهاری؟
بله، شاید برای مردم عجیب باشد اما کتابخانه این روستا در بدو امر یکی از اتاقهای خانه خود بهار بود. در ابتدا، کار کتابخانه متمرکز بر کودکان و نوجوانان بود که بعدتر بهدلیل استقبال مراجعهکنندگان و با همراهی دیگر علاقهمندان قرار بر خرید یک کانکس پنجاه متری گذاشتند. این کانکس خریداری شد و در فضای باز میدان روستا استقرار یافت. فعالیت کتابخانه آنچنان از سوی مردم دنبال میشد که کمکم به یکی از جاذبههای گردشگری چابهار تبدیل شد.
پس در خلال فعالیتهای فرهنگی اینچنینی تنها بحث خود حوزه موردنظر نیست، این اقدامات حتی گسترهای فراتر از خواستههایی را که در ابتدا هدف بوده هم پیدا میکنند!
بله تا پیش از شیوع کرونا، بسیاری از گردشگران در سفر به چابهار بهقصد دیدن این کتابخانه به روستای رمین هم سفر میکردند. در ابتدا هدف اهالی روستای رمین کمک به دسترسی راحتتر فرزندانشان به کتاب و تشویق آنان به مطالعه بود. بااینحال بهمرور شاهد حتی رشد اقتصادی این منطقه از جنبههایی نظیر گردشگری هم شدیم. بگذارید به خاطرهای اشاره کنم، تالاب صورتی یکی از جاذبههای مشهور توریستی چابهار است، در خاطرم هست که دختر چهاردهسالهای را دیدم که کنار این تالاب به گردشگران نمک میفروخت. فاطمه یکی از بچههایی است که در کتابخانه رمین پرورش پیداکرده بود. این دختر نوجوان به من گفت که او و دیگر اعضای کتابخانه رمین، بعد از اتمام تعطیلات نوروز، وقتی توریستها و مسافران به شهرهای خود بازمیگردند دست بهنظافت اطراف تالاب میزنند. آن هم بدون هیچ اجباری و تنها برای حفظ محیط زیست! این را گفتم که بدانید این قبیل فعالیتهای فرهنگی در کنار خود تنها نتایج اقتصادی بهدنبال ندارد و حتی سبب افزایش همدلی میان خود مردم و رشد همه جانبه هم میشود. بگذارید بازهم نمونهای از تجربیات خودم را درباره این روستا بگویم. رمین روستایی بلوچنشین با مردمانی اهل تسنن است. یکی از سفرهای من و همراهانم به رمین و در راستای همین فعالیتها مصادف با ایام نوروز شد. به مناسبت حضور ما سفره هفتسین چیده بودند، البته من اطلاعی از اینکه آنان بنابر سنتها و مذهب خود نوروز ندارند نداشتم تا این که یکی از بچهها از من خواست سفرهای را که چیدهاند چک کنم و ببینم همهچیز درست است! تعجب کردم. پرسیدم مگر شما نوروز و هفتسین ندارید؟ گفتند نه، ما اصلاً نوروز نداریم! ببینید این قبیل کارهای مشارکتی تا کجا ممکن است پیش برود.
با چنین فعالیتهایی حتی میتوان به نتایجی در حد تقویت وحدت ملی هم دست یافت یا اینجا تنها بحث یک مورد خاص درمیان است؟
نه، این تنها یک استثنا نیست. انجام این قبیل فعالیتهای جمعی به چنین نتایجی هم میانجامد، در اغلب موارد نتایج حاصلشده بسیار فراتر از تصور و برنامهریزیهای اولیه است. مهربانی اهالی این روستا و تلاش آنان برای تعامل با ما اتفاقی نیست که بهراحتی از آن عبور کنیم. یکپارچگی و ایجاد وحدت بیشتر میان اقوام، ادیان و مذاهب مختلف، مسألهای است که خود مسئولان و حاکمیت هم بهدنبال تحقق آن هستند و چهبهتر که از طریق ابزار قدرتمندی همچون فرهنگ حاصل شود. این را گفتم که ببینید تنها با یک کار فرهنگی به چه نتایج مهم و چند جانبهای میتوان دستیافت. آنهم اتفاقاتی که در شرایط عادی دستیابی به آنها مستلزم صرف بودجههایی کلان و برنامهریزیهایی آنچنانی است. این نوجوانان بلوچ بیهیچ برنامهریزی قبلی دست به امتزاج فرهنگی زدند. در این شکلگیری تعامل میان خردهفرهنگها، کتابها به فارسی، زبان رسمی کشورمان خوانده میشود. از سویی نویسندگان هم برای سفر به این روستاها تشویق میشوند، میروند و قصهخوانی میکنند. همه اینها در کنار هم بیانگر نتایج شگفتانگیزی است.
البته مشابه این اتفاق تنها به سیستان و بلوچستان محدود نشد، نمونههای شبیه به آن در سایر مناطق روستایی و کم برخوردار کشور هم دیده میشود!
بله، به رمین از جهت یک نمونه قابلبررسی و مشاهده اشاره کردم. در رابطه با تجربیاتی که از این روستا کسب کرده بودیم مقالهای برای مجله بخارا نوشتم. طی این مقاله ویژگیهای رمین را معرفی کرده و از علاقه کودکان و نوجوانان این روستای دوستدار کتاب به مطالعه نوشته بودم. این شماره از مجله برای مسئولان بخشهای مختلف مرتبط با این روستا و استان سیستان و بلوچستان هم ارسال شد. بعد از مدتی رئیس منطقه آزاد چابهار که گویا آن نسخه از بخارا را خوانده بود از معاون فرهنگیاش درباره اطلاعات مقاله مذکور پرسوجو کرده و گفته بود این رمین، همان روستای چابهار خودمان نیست؟ با پاسخ مثبت که روبهرو میشود باز جویا میشود که رمین چه ویژگی خاصی دارد که به بخارا هم راه یافته. تصمیم به بازدید از روستای رمین میگیرند، به صحبت با عبدالحکیم بهار مینشینند و او هم ماجرای کتابخانه روستا و چگونگی شکلگیریاش را تعریف میکند. وقتی متوجه میشوند که کتابخانه روستا فقط آن کانکس پنجاه متری وسط میدان روستا است حمایتهای ویژه در راستای ساخت کتابخانه دائمی هم انجام میدهند. یک مینیبوس هم در اختیار اهالی روستا قرار میدهند و مردم هم مشتاقانه آن را به کتابخانه سیار تبدیل میکنند. کمکم برای گسترش فعالیتها و جذب علاقهمندان روستاهای اطراف هم تلاش میشود و اینچنین است که میبینیم این اقدام مردمی به شکل کاملاً داوطلبانه به نقاط دیگری هم تسری پیدا میکند.
ماجرای استوری هفته گذشتهتان، آن کمپینی که از مردم برای تکمیل ساخت یک کتابخانه روستایی دعوت کرده بودید هم در همین راستا است؟
ماجرای این کمپین به یکی از سفرهای مرتبط با همین طرحهایی که اشاره شد بازمیگردد. به روستایی در منطقه نیشابور رفتیم، روستایی که حتی یک بیسواد هم ندارد! سیدآباد روستای زادگاه علیاصغر سیدآبادی است که بهنوعی بانی برگزاری این جشنوارهها و روستاها به شمار میآید. به او گفتیم شما چرا برای سیدآباد چنین کاری نکردهاید؟ همین شد که تلاش مردمی برای تأسیس کتابخانهای در این روستا کلید خورد. ابتدا زمین کتابخانه تأمین و ساخت آن با همراهی عدهای از مردم شروع شد. بر اساس آخرین خبرهایی که از روستای سیدآباد شنیدهام مواردی جزئی از ساخت آن مانده و طی فراخوانی از علاقهمندان خواستهشده به قدر توان خود نقشی در این کار ارزشمند ایفا کنند. از مردم درخواست واریز پول نشده، بلکه قرار شده مبلغ نهایی از طریق فروش کارهای صنایعدستی روستا جمعآوری شود.از این طریق فرصتی برای معرفی جاذبههای فرهنگی این روستا فراهم میشود. در گام نخست فروش این کالاها میتواند تکمیل ساخت کتابخانه را سبب شود اما اگر ادامه پیدا کند گردشگری آن را هم تقویت میکند.
با اتکا بر این تجربهها چه توصیهای برای مسئولان فرهنگی دارید؟ بویژه که گفتههای مسئولان فرهنگی دولت حاکی از تلاش برای حمایت از روستاها و مناطق کم برخوردار است.
در این تردیدی نیست که هر مسئولی که در حوزه کتاب بهکاری منصوب میشود خواهان پیشبرد اهداف فرهنگی و از سویی اثرگذاری است. یکی از اقدامات مؤثر قبل از برنامهریزیهای جدید میتواند کمک به حل مشکلات فعلی باشد تا در نتیجهاش بتوان به اهدافی همچون ترویج کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه دستیافت. دستیابی به چنین اهدافی میتواند از راههای مختلفی همچون کمک به بالفعل شدن ظرفیتهای نهفته در روستاها و مناطق کم برخوردار کشور باشد. طی این سالها فرصتی برای شکلگیری اقداماتی مردمی در ارتباط با جایزههایی همچون روستاهای دوستدار کتاب فراهمشده، ادامه این روند نتایج بسیار خوبی را بهدنبال خواهد داشت. بخشی از این ظرفیتها شناسایی شدهاند و تحت حمایت عموم مردم قرارگرفتهاند.
در فعالیتهای اینچنینی چه جایگاهی میتوان برای مسئولان دولتی قائل شد؟
حداقل درباره کارهایی که از عهده خود مردم و تشکلها ساخته، بهتراست دولت حمایت خود را بر تسهیلگری، کاهش موانع و بسترسازیهای لازم استوار کند. دراینبین حتی نهادهایی که از سوی سازمانهای دولتی-حکومتی برپاشدهاند هم میتوانند با همراهی مردم فعالیت کنند؛ نهادها و سازمانهایی که شاید در نگاه نخست بهسختی بتوان وجه اشتراکی از آنها با کتاب و کارهای فرهنگی پیدا کرد. این مواردی که اشاره شد بیشتر درباره روستاهای دوستدار کتاب است وگرنه طرح انتخاب پایتخت کتاب هم حرکت دیگری را شکل داده که هدف آن شهرها است و درنهایت به ایجاد همگرایی میان مردم با سازمانها و ارگانهایی از شهرداریها گرفته تا استانداری، فرمانداری و اداراتی همچون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را سبب شده. اینکه مردم یک شهر برای کسب عنوان پایتختی کتاب در همراهی با سازمان مستقر در آن تلاش میکنند و اگر موفق به دریافت آن شوند به خود میبالند؛ اتفاق بسیار ارزشمندی است. از سوی دیگر طی روند پیگیری این طرحها حتی میتوان متوجه برخی نقصها و کاستیهایی هم شد؛ بهعنوان نمونه در جریان پیگیری این جوایز و جشنوارهها مطلع شدیم که نهاد کتابخانههای عمومی کشورمان بهعنوان ارگانی مهم درزمینه ایجاد ارتباط میان کتاب با تودههای مردم در 200 شهر، حتی شهرهای بزرگ فاقد حتی یک شعبه است.
در شرایطی که عدهای تأکید دارند گامهای اینچنینی از عهده مردم ساخته نیست و دولتها باید کار را به دست بگیرند، چه اتفاقی رخ داده که شاهد شکلگیری حرکتهایی جدی و همهگیر از سوی مردم شدهایم؟
بعد از انقلاب با افزایش قابل توجه تعداد مراکز آموزشی، اعم از سطح ابتدایی و آموزش عالی روبهرو شدیم. اینها مواردی است که خواهناخواه حتی بر محیط روستا هم اثر گذاشته و روستاییان هم علاقهمند به ارتقای فرهنگی خود شدهاند. مردم ایران ظرفیت بسیاری برای انجام کارهای مشترک اینچنینی با دولت دارند. این همکاری حتی میتواند به حل مشکلات فعلی در حوزه کتاب هم بینجامد. من طی اجرایی شدن این طرحها با مردم علاقهمند زیادی روبهرو شدم که هر یک به طریقی خواهان مشارکت بودند و همکاری در این کارها برای آنان افتخار بود. کتابخانه یک روستا در مریوان باید از نو ساخته میشد، ساختمان قبلی ازدسترفته و نیازمند منابع مالی بود. طی فراخوانهایی مشابه آنچه درباره روستای سیدآباد مطرح شد کار به سرانجام رسید.
از نقشی که دولت قادر است در این زمینه ایفا کند گفتید، دراین بین چه جایگاهی برای صنوف قائل هستید؟
تجربه سالهای اخیر گویای این است که اصناف حوزه کتاب، ازجمله ناشران، کتابفروشان، مترجمان، نویسندگان و... درصورتیکه تحت پوشش یک صنف واحد کار کنند میتوانند به بازویی قدرتمند برای دولت و در مسیر پیشبرد اهداف آن تبدیل شوند.
مشابه کاری که تا حدی در توزیع کاغذ با ارز دولتی و از سویی برپایی نمایشگاه کتاب تهران شاهد بودهایم؟
بله و در هر دو موردی که اشاره کردید تا جایی که دست صنف باز بوده نتایج خوبی هم حاصل شده است. طی ماجرای توزیع کاغذ با ارز دولتی در مرحله نخست با مشکلات بسیاری روبهرو شدیم تاجایی که300 هزار تن کاغذ وارداتی معلوم نشد کجا رفت و چه شد، اما در مرحله دوم خبرهایی همچون فروش کاغذ دولتی در بازار آزاد و حاشیههای مرتبط به حداقل رسید. دلیل آنهم دعوت دولت از نهادهای صنفی برای مدیریت بهتر واردات و توزیع کاغذ بود. دولت اگر خود را از وضعیت اقتصادی نشر کنار بکشد؛ اتفاقی که سالهاست دربارهاش میگوییم، اوضاع بهمراتب بهتر میشود. حداقل بهمرور حاشیههایی نظیر یارانه کاغذ و حتی مشکلاتی که در برپایی نمایشگاه کتاب تهران داریم از بین میرود. در حال حاضر حدود 20 هزار ناشر مجوز کاردارند، اما آیا برایند حوزه کتاب، گویای فعالیت این تعداد ناشر است؟ بااینحال نمیدانیم چه تعداد از این ناشران بدون ارائه هیچ خدماتی تنها از امکانات نشر و یارانههای دولتی استفاده میکنند ، البته طی این سالها برای کنترل مواردی ازایندست تلاشهایی شده و حتی ضوابطی در نظر گرفتهاند. در آخر امیدوارم وزیر فرهنگ و ارشاد دولت جدید بداند که اهالی کتاب برای هر اقدامی در راستای رشد این بخش از فرهنگ همراه هستند و از هیچ کمکی دریغ نمیکنند.
روستایی انگلیسی که کتاب آن را جهانی کرد!
در رابطه با گفتههای امروز و این که توجه به بحث ظرفیتهای فرهنگی نهفته در روستاها چه نتایجی را سبب میشود با نمونههای خارجی متعددی هم طرف هستیم، از جمله روستای «Hay on Wye» در مرز انگلیس که جمعیت آن به زحمت هزار و 500 نفر میشود. برای شرکت در نمایشگاه کتاب عازم لندن شده بودم که برای بازدید از این روستا هم رفتم. شاید عجیب باشد اما در همان مدت کوتاه حضور در این روستا به 31 کتاب فروشی برخوردم! کسبوکار اصلی این روستا کتابفروشی بود. کمی بررسی کردم و فهمیدم که در این رابطه سازمانی بینالمللی هم برپا شده و چهل پنجاه نمونه شبیه این روستا در دیگر نقاط جهان هم راهاندازی شده است، اما کتابدوست شدن اهالی این روستا به ایده فردی باز میگردد که سال 1960، بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه آکسفورد به این فکر میافتد که چگونه میتواند مردم روستای مذکور را از مهاجرت به شهر منصرف کند. در همان گیرودار عموی ثروتمندش فوت میکند، خانه، تمام ثروتش و مقدار زیادی کتاب به او میرسد. میماند که با کتابها چه کند! به فکر انبار متروک آتشنشانی روستا میافتد. آن را تجهیز میکند و کتابها را بهعنوان آثار دستدوم آنجا به فروش میگذارد. این اتفاق مصادف میشود با دیجیتالیزه کردن کتابخانههای امریکا که در نتیجهاش کتابهای چاپی خود را به قیمتی نازل یا حتی رایگان واگذار میکردند. او گروهی را به امریکا میفرستد تا بخشی از آن کتابها را وارد کنند و اینطور بنای کتابفروشیهای متعددی که گفتم گذاشته میشود. بعدازآن نهتنها دیگر کسی از روستا نرفت، بلکه حتی افرادی از سایر نقاط جهان به آن روستا کشیده شدند؛ یکی از کتابفروشانی که خود من آنجا دیدم، از استرالیا آمده بود. این روستا سالی 800 هزار نفر بازدیدکننده دارد که در بین آنان حتی رؤسای جمهور هم هستند. خود من با مشاهده این روستا به این فکر کردم که ما در کشورمان کجا را میتوانیم به نمونهای مشابه تبدیل کنیم که در کنار معماری زیبا و صنایعدستیاش به قطبی مهم برای کتاب و کتابدوستان تبدیل شود. هرچند ما هم کم نداریم روستاهایی که ظرفیت تبدیل به چنین مناطقی را داشته باشند. روستای شمسی که یکی از روستاهای دوستدار کتاب نیز هست، ایام نوروز چند روزی را بهعنوان پاتوق کتاب تعریف میکنند. در همان ایام، مراسمی در منطقهای از بافت قدیمی روستا برپا میکنند، عدهای آش و نان میپزند. صنایعدستی عرضه میکنند و کتاب میفروشند. اگر برای شکلگیری چنین ایدههایی تلاش شود حتی اقتصاد مناطق روستاییمان هم متحول میشوند. صنعت گردشگری رشد پیدا میکند و هم حیات اقتصادی و هم فرهنگی بدون نیاز بهصرف بودجه دولتی تأمین میشود.
خبرنگار
طی سالهای اخیر در حیطه روستاها، شاهد شکلگیری جریانهایی خودجوش از بین خود مردم بودیم؛ اقداماتی که تبلور بخشی از آنها را میتوان در نتایج حاصل از برپایی جوایز و جشنوارههایی همچون «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» دید. محمود آموزگار از جمله فعالان حوزه نشر است که اغلب حضوری مداوم در روند اجرایی شدن این طرحها داشته، او با اشاره به گفته محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم مبنی بر ضرورت حمایت از روستاها و مناطق کمبرخوردار میگوید که تشویق مردم به حضور در مشارکتهای اینچنینی منافع بسیاری بهدنبال دارد. از یک سو شاهد تمرکززدایی فعالیتهای فرهنگی از کلانشهرها و پایتخت خواهیم بود و از سوی دیگر مسئولان فرهنگی با واسپاری بخشی از وظایف خود به تشکلهای مردمی و صنوف میتوانند از آنها بهعنوان بازویی قدرتمند در دستیابی به اهداف کلان خود بهره گیرند. این نویسنده و ناشر که در زمره رؤسای پیشین اتحادیه ناشران و کتابفروشان نیز هست در همین رابطه بخشی از تجربههای خود و همکارانش را بهعنوان راهکارهایی مؤثر در راستای بالفعل کردن ظرفیتهای نهفته فرهنگی و توزیع عادلانهتر امکانات حوزه کتاب در گفتوگوی امروز مطرح میکند.
طی یکی دو هفته اخیر تأکید عمده متولیان فرهنگی بر ضرورت تمرکززدایی از تهران برای توزیع عادلانهتر فعالیتهای فرهنگی در کل کشور بوده. با ادامه اقداماتی همچون تجربیاتی که خود شما در روند آنها حضور داشتید، از جمله جشنواره «روستاها و عشایر دوستدار کتاب» چقدر میتوان در راستای تحقق این خواسته گام برداشت؟
موردی که به آن اشاره کردید، همچنین جام باشگاههای کتابخوانی و انتخاب پایتخت کتاب کشور از جمله تجربههای ارزشمندی هستند که در این رابطه کسب کردهایم. اینها از جمله مؤثرترین کارهایی به شمار میآیند که طی سالهای گذشته در حوزه فرهنگ شاهد اجرایی شدنشان بودهایم؛ اقداماتی که اثرات خوبی برجای گذاشته و همچنان هم ادامه دارند.
نتایج مثبتی که از آنها میگویید در چه حوزههایی قابل مشاهده و بررسی هستند؟
بیش از همه تأثیر آنها را میتوان در رونق گرفتن برنامههای فرهنگی در مناطقی از کشور دید که شاید پیشتر توجهی به آنها نمیشد. یکی از معضلات همیشگیمان بویژه در ارتباط با فرهنگ و حوزه کتاب، مرکزمحوری یا بهعبارتی فاصله زیاد پیرامون با مرکز یا همان پایتخت است. وقتی با همین محور به بررسی در حوزه نشر بپردازید متوجه متمرکز بودن بخش اعظمی از امکانات در تهران خواهید شد؛ اغراق نیست اگر بگویم حدود هفتاد درصد از امکانات فرهنگی کل کشور در آن خلاصه شده و سهم مابقی شهرها و استانها نیز 30 درصد باقیمانده است. در اشاره کوتاهی به پاسخ سؤال شما میتوان به فعالیت جدی 40 هزار روستای دوستدار کتاب در زمینه کتاب و کتابخوانی، آن هم تنها طی 6 سال اشاره کرد، البته به اینها باید باشگاههایی که طی برپایی جام باشگاههای کتابخوانی در روستاها شکل گرفتهاند هم اضافه کرد.
در این اقدامات چه جایگاهی میتوان برای فعالیتهای مردمی و تشکلهای مردمنهاد قائل شد؟
بههمین جشنواره عشایر و روستاهای دوستدار کتاب نگاه کنید، در اینها در کنار مردم عادی با عدهای تسهیلگر روبهرو بودیم که فعالیت اینها یا در قالب کارهای فردی یا تشکلهایی بود که در نهایت جزئی از بخش خصوصی بهشمار میآمدند. بخش عمدهای از اینها داوطلبانه وارد عمل شدند. تشویق مردم به مشارکتهای اینچنینی منفعت بزرگی هم برای مسئولان دارد، اینکه بخش مهمی از کار بدون تحمیل هیچ باری به بودجه پیش میرود. مشابه اتفاقی که در این موارد شاهد بوده و هستیم که کار را خود روستاییان پیش بردهاند. در وهله نخست هدف از برپایی این چند جشنواره و جایزه این بود که روستاهای کشور دسترسی راحتتری به کتاب پیدا کنند و برخوردار از کتابخانهای برای خود شوند. بسیاری از اهالی این روستاها برای برپایی کتابخانه درخواست و اقدام کرده بودند که یکی از مشهورترین مصادیق این گفته، روستای رمین چابهار بود.
روستای زادگاه عبدالحکیم بهار، مروج کتابخوانی چابهاری؟
بله، شاید برای مردم عجیب باشد اما کتابخانه این روستا در بدو امر یکی از اتاقهای خانه خود بهار بود. در ابتدا، کار کتابخانه متمرکز بر کودکان و نوجوانان بود که بعدتر بهدلیل استقبال مراجعهکنندگان و با همراهی دیگر علاقهمندان قرار بر خرید یک کانکس پنجاه متری گذاشتند. این کانکس خریداری شد و در فضای باز میدان روستا استقرار یافت. فعالیت کتابخانه آنچنان از سوی مردم دنبال میشد که کمکم به یکی از جاذبههای گردشگری چابهار تبدیل شد.
پس در خلال فعالیتهای فرهنگی اینچنینی تنها بحث خود حوزه موردنظر نیست، این اقدامات حتی گسترهای فراتر از خواستههایی را که در ابتدا هدف بوده هم پیدا میکنند!
بله تا پیش از شیوع کرونا، بسیاری از گردشگران در سفر به چابهار بهقصد دیدن این کتابخانه به روستای رمین هم سفر میکردند. در ابتدا هدف اهالی روستای رمین کمک به دسترسی راحتتر فرزندانشان به کتاب و تشویق آنان به مطالعه بود. بااینحال بهمرور شاهد حتی رشد اقتصادی این منطقه از جنبههایی نظیر گردشگری هم شدیم. بگذارید به خاطرهای اشاره کنم، تالاب صورتی یکی از جاذبههای مشهور توریستی چابهار است، در خاطرم هست که دختر چهاردهسالهای را دیدم که کنار این تالاب به گردشگران نمک میفروخت. فاطمه یکی از بچههایی است که در کتابخانه رمین پرورش پیداکرده بود. این دختر نوجوان به من گفت که او و دیگر اعضای کتابخانه رمین، بعد از اتمام تعطیلات نوروز، وقتی توریستها و مسافران به شهرهای خود بازمیگردند دست بهنظافت اطراف تالاب میزنند. آن هم بدون هیچ اجباری و تنها برای حفظ محیط زیست! این را گفتم که بدانید این قبیل فعالیتهای فرهنگی در کنار خود تنها نتایج اقتصادی بهدنبال ندارد و حتی سبب افزایش همدلی میان خود مردم و رشد همه جانبه هم میشود. بگذارید بازهم نمونهای از تجربیات خودم را درباره این روستا بگویم. رمین روستایی بلوچنشین با مردمانی اهل تسنن است. یکی از سفرهای من و همراهانم به رمین و در راستای همین فعالیتها مصادف با ایام نوروز شد. به مناسبت حضور ما سفره هفتسین چیده بودند، البته من اطلاعی از اینکه آنان بنابر سنتها و مذهب خود نوروز ندارند نداشتم تا این که یکی از بچهها از من خواست سفرهای را که چیدهاند چک کنم و ببینم همهچیز درست است! تعجب کردم. پرسیدم مگر شما نوروز و هفتسین ندارید؟ گفتند نه، ما اصلاً نوروز نداریم! ببینید این قبیل کارهای مشارکتی تا کجا ممکن است پیش برود.
با چنین فعالیتهایی حتی میتوان به نتایجی در حد تقویت وحدت ملی هم دست یافت یا اینجا تنها بحث یک مورد خاص درمیان است؟
نه، این تنها یک استثنا نیست. انجام این قبیل فعالیتهای جمعی به چنین نتایجی هم میانجامد، در اغلب موارد نتایج حاصلشده بسیار فراتر از تصور و برنامهریزیهای اولیه است. مهربانی اهالی این روستا و تلاش آنان برای تعامل با ما اتفاقی نیست که بهراحتی از آن عبور کنیم. یکپارچگی و ایجاد وحدت بیشتر میان اقوام، ادیان و مذاهب مختلف، مسألهای است که خود مسئولان و حاکمیت هم بهدنبال تحقق آن هستند و چهبهتر که از طریق ابزار قدرتمندی همچون فرهنگ حاصل شود. این را گفتم که ببینید تنها با یک کار فرهنگی به چه نتایج مهم و چند جانبهای میتوان دستیافت. آنهم اتفاقاتی که در شرایط عادی دستیابی به آنها مستلزم صرف بودجههایی کلان و برنامهریزیهایی آنچنانی است. این نوجوانان بلوچ بیهیچ برنامهریزی قبلی دست به امتزاج فرهنگی زدند. در این شکلگیری تعامل میان خردهفرهنگها، کتابها به فارسی، زبان رسمی کشورمان خوانده میشود. از سویی نویسندگان هم برای سفر به این روستاها تشویق میشوند، میروند و قصهخوانی میکنند. همه اینها در کنار هم بیانگر نتایج شگفتانگیزی است.
البته مشابه این اتفاق تنها به سیستان و بلوچستان محدود نشد، نمونههای شبیه به آن در سایر مناطق روستایی و کم برخوردار کشور هم دیده میشود!
بله، به رمین از جهت یک نمونه قابلبررسی و مشاهده اشاره کردم. در رابطه با تجربیاتی که از این روستا کسب کرده بودیم مقالهای برای مجله بخارا نوشتم. طی این مقاله ویژگیهای رمین را معرفی کرده و از علاقه کودکان و نوجوانان این روستای دوستدار کتاب به مطالعه نوشته بودم. این شماره از مجله برای مسئولان بخشهای مختلف مرتبط با این روستا و استان سیستان و بلوچستان هم ارسال شد. بعد از مدتی رئیس منطقه آزاد چابهار که گویا آن نسخه از بخارا را خوانده بود از معاون فرهنگیاش درباره اطلاعات مقاله مذکور پرسوجو کرده و گفته بود این رمین، همان روستای چابهار خودمان نیست؟ با پاسخ مثبت که روبهرو میشود باز جویا میشود که رمین چه ویژگی خاصی دارد که به بخارا هم راه یافته. تصمیم به بازدید از روستای رمین میگیرند، به صحبت با عبدالحکیم بهار مینشینند و او هم ماجرای کتابخانه روستا و چگونگی شکلگیریاش را تعریف میکند. وقتی متوجه میشوند که کتابخانه روستا فقط آن کانکس پنجاه متری وسط میدان روستا است حمایتهای ویژه در راستای ساخت کتابخانه دائمی هم انجام میدهند. یک مینیبوس هم در اختیار اهالی روستا قرار میدهند و مردم هم مشتاقانه آن را به کتابخانه سیار تبدیل میکنند. کمکم برای گسترش فعالیتها و جذب علاقهمندان روستاهای اطراف هم تلاش میشود و اینچنین است که میبینیم این اقدام مردمی به شکل کاملاً داوطلبانه به نقاط دیگری هم تسری پیدا میکند.
ماجرای استوری هفته گذشتهتان، آن کمپینی که از مردم برای تکمیل ساخت یک کتابخانه روستایی دعوت کرده بودید هم در همین راستا است؟
ماجرای این کمپین به یکی از سفرهای مرتبط با همین طرحهایی که اشاره شد بازمیگردد. به روستایی در منطقه نیشابور رفتیم، روستایی که حتی یک بیسواد هم ندارد! سیدآباد روستای زادگاه علیاصغر سیدآبادی است که بهنوعی بانی برگزاری این جشنوارهها و روستاها به شمار میآید. به او گفتیم شما چرا برای سیدآباد چنین کاری نکردهاید؟ همین شد که تلاش مردمی برای تأسیس کتابخانهای در این روستا کلید خورد. ابتدا زمین کتابخانه تأمین و ساخت آن با همراهی عدهای از مردم شروع شد. بر اساس آخرین خبرهایی که از روستای سیدآباد شنیدهام مواردی جزئی از ساخت آن مانده و طی فراخوانی از علاقهمندان خواستهشده به قدر توان خود نقشی در این کار ارزشمند ایفا کنند. از مردم درخواست واریز پول نشده، بلکه قرار شده مبلغ نهایی از طریق فروش کارهای صنایعدستی روستا جمعآوری شود.از این طریق فرصتی برای معرفی جاذبههای فرهنگی این روستا فراهم میشود. در گام نخست فروش این کالاها میتواند تکمیل ساخت کتابخانه را سبب شود اما اگر ادامه پیدا کند گردشگری آن را هم تقویت میکند.
با اتکا بر این تجربهها چه توصیهای برای مسئولان فرهنگی دارید؟ بویژه که گفتههای مسئولان فرهنگی دولت حاکی از تلاش برای حمایت از روستاها و مناطق کم برخوردار است.
در این تردیدی نیست که هر مسئولی که در حوزه کتاب بهکاری منصوب میشود خواهان پیشبرد اهداف فرهنگی و از سویی اثرگذاری است. یکی از اقدامات مؤثر قبل از برنامهریزیهای جدید میتواند کمک به حل مشکلات فعلی باشد تا در نتیجهاش بتوان به اهدافی همچون ترویج کتابخوانی و افزایش سرانه مطالعه دستیافت. دستیابی به چنین اهدافی میتواند از راههای مختلفی همچون کمک به بالفعل شدن ظرفیتهای نهفته در روستاها و مناطق کم برخوردار کشور باشد. طی این سالها فرصتی برای شکلگیری اقداماتی مردمی در ارتباط با جایزههایی همچون روستاهای دوستدار کتاب فراهمشده، ادامه این روند نتایج بسیار خوبی را بهدنبال خواهد داشت. بخشی از این ظرفیتها شناسایی شدهاند و تحت حمایت عموم مردم قرارگرفتهاند.
در فعالیتهای اینچنینی چه جایگاهی میتوان برای مسئولان دولتی قائل شد؟
حداقل درباره کارهایی که از عهده خود مردم و تشکلها ساخته، بهتراست دولت حمایت خود را بر تسهیلگری، کاهش موانع و بسترسازیهای لازم استوار کند. دراینبین حتی نهادهایی که از سوی سازمانهای دولتی-حکومتی برپاشدهاند هم میتوانند با همراهی مردم فعالیت کنند؛ نهادها و سازمانهایی که شاید در نگاه نخست بهسختی بتوان وجه اشتراکی از آنها با کتاب و کارهای فرهنگی پیدا کرد. این مواردی که اشاره شد بیشتر درباره روستاهای دوستدار کتاب است وگرنه طرح انتخاب پایتخت کتاب هم حرکت دیگری را شکل داده که هدف آن شهرها است و درنهایت به ایجاد همگرایی میان مردم با سازمانها و ارگانهایی از شهرداریها گرفته تا استانداری، فرمانداری و اداراتی همچون اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی را سبب شده. اینکه مردم یک شهر برای کسب عنوان پایتختی کتاب در همراهی با سازمان مستقر در آن تلاش میکنند و اگر موفق به دریافت آن شوند به خود میبالند؛ اتفاق بسیار ارزشمندی است. از سوی دیگر طی روند پیگیری این طرحها حتی میتوان متوجه برخی نقصها و کاستیهایی هم شد؛ بهعنوان نمونه در جریان پیگیری این جوایز و جشنوارهها مطلع شدیم که نهاد کتابخانههای عمومی کشورمان بهعنوان ارگانی مهم درزمینه ایجاد ارتباط میان کتاب با تودههای مردم در 200 شهر، حتی شهرهای بزرگ فاقد حتی یک شعبه است.
در شرایطی که عدهای تأکید دارند گامهای اینچنینی از عهده مردم ساخته نیست و دولتها باید کار را به دست بگیرند، چه اتفاقی رخ داده که شاهد شکلگیری حرکتهایی جدی و همهگیر از سوی مردم شدهایم؟
بعد از انقلاب با افزایش قابل توجه تعداد مراکز آموزشی، اعم از سطح ابتدایی و آموزش عالی روبهرو شدیم. اینها مواردی است که خواهناخواه حتی بر محیط روستا هم اثر گذاشته و روستاییان هم علاقهمند به ارتقای فرهنگی خود شدهاند. مردم ایران ظرفیت بسیاری برای انجام کارهای مشترک اینچنینی با دولت دارند. این همکاری حتی میتواند به حل مشکلات فعلی در حوزه کتاب هم بینجامد. من طی اجرایی شدن این طرحها با مردم علاقهمند زیادی روبهرو شدم که هر یک به طریقی خواهان مشارکت بودند و همکاری در این کارها برای آنان افتخار بود. کتابخانه یک روستا در مریوان باید از نو ساخته میشد، ساختمان قبلی ازدسترفته و نیازمند منابع مالی بود. طی فراخوانهایی مشابه آنچه درباره روستای سیدآباد مطرح شد کار به سرانجام رسید.
از نقشی که دولت قادر است در این زمینه ایفا کند گفتید، دراین بین چه جایگاهی برای صنوف قائل هستید؟
تجربه سالهای اخیر گویای این است که اصناف حوزه کتاب، ازجمله ناشران، کتابفروشان، مترجمان، نویسندگان و... درصورتیکه تحت پوشش یک صنف واحد کار کنند میتوانند به بازویی قدرتمند برای دولت و در مسیر پیشبرد اهداف آن تبدیل شوند.
مشابه کاری که تا حدی در توزیع کاغذ با ارز دولتی و از سویی برپایی نمایشگاه کتاب تهران شاهد بودهایم؟
بله و در هر دو موردی که اشاره کردید تا جایی که دست صنف باز بوده نتایج خوبی هم حاصل شده است. طی ماجرای توزیع کاغذ با ارز دولتی در مرحله نخست با مشکلات بسیاری روبهرو شدیم تاجایی که300 هزار تن کاغذ وارداتی معلوم نشد کجا رفت و چه شد، اما در مرحله دوم خبرهایی همچون فروش کاغذ دولتی در بازار آزاد و حاشیههای مرتبط به حداقل رسید. دلیل آنهم دعوت دولت از نهادهای صنفی برای مدیریت بهتر واردات و توزیع کاغذ بود. دولت اگر خود را از وضعیت اقتصادی نشر کنار بکشد؛ اتفاقی که سالهاست دربارهاش میگوییم، اوضاع بهمراتب بهتر میشود. حداقل بهمرور حاشیههایی نظیر یارانه کاغذ و حتی مشکلاتی که در برپایی نمایشگاه کتاب تهران داریم از بین میرود. در حال حاضر حدود 20 هزار ناشر مجوز کاردارند، اما آیا برایند حوزه کتاب، گویای فعالیت این تعداد ناشر است؟ بااینحال نمیدانیم چه تعداد از این ناشران بدون ارائه هیچ خدماتی تنها از امکانات نشر و یارانههای دولتی استفاده میکنند ، البته طی این سالها برای کنترل مواردی ازایندست تلاشهایی شده و حتی ضوابطی در نظر گرفتهاند. در آخر امیدوارم وزیر فرهنگ و ارشاد دولت جدید بداند که اهالی کتاب برای هر اقدامی در راستای رشد این بخش از فرهنگ همراه هستند و از هیچ کمکی دریغ نمیکنند.
روستایی انگلیسی که کتاب آن را جهانی کرد!
در رابطه با گفتههای امروز و این که توجه به بحث ظرفیتهای فرهنگی نهفته در روستاها چه نتایجی را سبب میشود با نمونههای خارجی متعددی هم طرف هستیم، از جمله روستای «Hay on Wye» در مرز انگلیس که جمعیت آن به زحمت هزار و 500 نفر میشود. برای شرکت در نمایشگاه کتاب عازم لندن شده بودم که برای بازدید از این روستا هم رفتم. شاید عجیب باشد اما در همان مدت کوتاه حضور در این روستا به 31 کتاب فروشی برخوردم! کسبوکار اصلی این روستا کتابفروشی بود. کمی بررسی کردم و فهمیدم که در این رابطه سازمانی بینالمللی هم برپا شده و چهل پنجاه نمونه شبیه این روستا در دیگر نقاط جهان هم راهاندازی شده است، اما کتابدوست شدن اهالی این روستا به ایده فردی باز میگردد که سال 1960، بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه آکسفورد به این فکر میافتد که چگونه میتواند مردم روستای مذکور را از مهاجرت به شهر منصرف کند. در همان گیرودار عموی ثروتمندش فوت میکند، خانه، تمام ثروتش و مقدار زیادی کتاب به او میرسد. میماند که با کتابها چه کند! به فکر انبار متروک آتشنشانی روستا میافتد. آن را تجهیز میکند و کتابها را بهعنوان آثار دستدوم آنجا به فروش میگذارد. این اتفاق مصادف میشود با دیجیتالیزه کردن کتابخانههای امریکا که در نتیجهاش کتابهای چاپی خود را به قیمتی نازل یا حتی رایگان واگذار میکردند. او گروهی را به امریکا میفرستد تا بخشی از آن کتابها را وارد کنند و اینطور بنای کتابفروشیهای متعددی که گفتم گذاشته میشود. بعدازآن نهتنها دیگر کسی از روستا نرفت، بلکه حتی افرادی از سایر نقاط جهان به آن روستا کشیده شدند؛ یکی از کتابفروشانی که خود من آنجا دیدم، از استرالیا آمده بود. این روستا سالی 800 هزار نفر بازدیدکننده دارد که در بین آنان حتی رؤسای جمهور هم هستند. خود من با مشاهده این روستا به این فکر کردم که ما در کشورمان کجا را میتوانیم به نمونهای مشابه تبدیل کنیم که در کنار معماری زیبا و صنایعدستیاش به قطبی مهم برای کتاب و کتابدوستان تبدیل شود. هرچند ما هم کم نداریم روستاهایی که ظرفیت تبدیل به چنین مناطقی را داشته باشند. روستای شمسی که یکی از روستاهای دوستدار کتاب نیز هست، ایام نوروز چند روزی را بهعنوان پاتوق کتاب تعریف میکنند. در همان ایام، مراسمی در منطقهای از بافت قدیمی روستا برپا میکنند، عدهای آش و نان میپزند. صنایعدستی عرضه میکنند و کتاب میفروشند. اگر برای شکلگیری چنین ایدههایی تلاش شود حتی اقتصاد مناطق روستاییمان هم متحول میشوند. صنعت گردشگری رشد پیدا میکند و هم حیات اقتصادی و هم فرهنگی بدون نیاز بهصرف بودجه دولتی تأمین میشود.

شبهای واکسیناسیون
- واکسیناسیون کرونا طبق برنامه زمانبندی سنی اجرا میشود
- واکسیناسیون با تزریق یک میلیون و ۵۹۰ هزار دوز واکسن در شبانه روز گذشته برمدارسرعت قرار گرفت
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
پس از شتابگیری واکسیناسیون و شکست رکورد چندین باره تزریق واکسن در کشور روند نزولی بیماری کرونا در پایتخت و دیگر شهرها آغاز شده است. یکی از اقدامات مؤثر و اثربخش در تسریع سرعت واکسیناسیون عمومی افزایش مراکز تجمیعی و راهاندازی مراکز شبانهروزی تزریق واکسن در تهران است. بهطوری که بنابر گزارش وزارت بهداشت دیروز با تزریق یک میلیون و ۵۹۰ هزار و ۲۰۵ دوز واکسن کرونا، رکورد تزریق روزانه واکسن در کشور برای چندمین بار شکسته شد. همچنین تاکنون ۲۴ میلیون و ۱۴۴ هزار و ۷۵۰ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۱۲ میلیون و ۴۹۲ هزار و ۵۹۸ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۳۶ میلیون و ۶۳۷ هزار و ۳۴۸ دوز رسید. ناگفته نماند با اعلام افزایش ساعت کاری مراکز واکسیناسیون بهصورت شبانهروزی در پایتخت این امکان برای برخی از شهروندان ایجاد شده که ساعات پایانی شب هم برای تزریق مراجعه کنند اما برخی از گزارشها هم نشان میدهد مرکز ۲۴ ساعته در تهران (انتهای اتوبان کردستان) در چند روز گذشته شاهد شلوغی گسترده و تا ساعت سه صبح شاهد صفهای طولانی بوده است. از طرفی به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در حال حاضر ۱۰۰۸ مرکز تجمیعی واکسیناسیون در کشور وجود دارد که سهم استان تهران ۱۲۷ مرکز است. از آنجا که نقش مؤثر واکسیناسیون در مهار این بیماری غیرقابل انکار است به یکی از مراکز تجمیعی واکسیناسیون در تهران سر زدیم و از مراجعان در مورد روند کلی واکسیناسیون پرسش کردیم.
در کمترین زمان واکسن را زدم
پس از ورود به این مرکز از جلوی در راهنمایان با نشان دادن سنگفرشها شما را بهسمت در سوله و سالن تزریق واکسن راهنمایی میکنند. صف بسیار شلوغ است و با وجود آنکه همه افراد ماسک زدهاند اما فاصله اجتماعی آنچنان رعایت نمیشود. راهنمایان افراد را به نوبت و به تعداد افرادی که از سالن خارج شدهاند به داخل دعوت میکنند. در داخل سالن هم 4 غرفه تعبیه شده تا افراد در آنها تزریق را انجام دهند. آقای شفاییه که همراه همسرش به این مرکز مراجعه کرده میگوید: از روند کلی واکسیناسیون راضی هستم بیشتر از 20 دقیقه چه در دوز اول چه در دوز دوم زمان برای واکسیناسیون صرف نکردم. او که در غرفه واکسن برکت تزریق را انجام داد در پاسخ به اینکه چرا برکت را انتخاب کردید میگوید: خب امسال سال تولید و پشتیبانی نامگذاری شده ما هم برای نشان دادن حسن نیت و پشتیبانی از دانشمندانمان این واکسن را تزریق کردیم.
زودتر از اینها باید واکسن تهیه میشد
صندلیهای سفید روبهروی غرفهها بهصورت عرضی بر کف سبز سالن چیده شدهاند و منتظران واکسن مرتب به ترتیب روی آنها تکیه زدهاند تا نوبتشان شود. از شیماج که در حال خروج از سالن است میپرسم روند کلی واکسیناسیون را چگونه ارزیابی میکند؟ پاسخ: من نیم ساعت معطل شدم تا بتوانم واکسن بزنم اما از لحاظ نظم و ترتیب میتوان نمره خوبی به روند تزریق داد. اما بهصورت کلی از نحوه و تأخیر در خرید واکسن راضی نیستم. من بهتازگی پدرم را از دست دادم. اگر واکسن زودتر خریداری میشد میزان مرگ و میرها به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکرد و خانوادههای ما داغدار نمیشدند. واقعاً با ورود محمولههای جدید واکسن حس امیدواری بیشتری در مردم ایجاد شده است و نگرانیها کم شده است.
واکسیناسیون شبانه فرصتی برای مردم
پس از آنکه هر فرد بر اساس نوبت به غرفه مورد نظر میرسید پس از تحویل مدارک موفق میشد خود را از شر بیماری مصون بدارد. البته بهگفته کارشناسان، واکسیناسیون به تنهایی کافی نیست و باید رعایت پروتکلها و ماسک زدن همچنان ادامه یابد. مسألهای که در چند هفته اخیر بهگفته مسئولان میزان رعایت پروتکلها در کشور به زیر پنجاه درصد رسیده است. براساس اعلام وزارت بهداشت، میانگین رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور شامل رعایت بهداشت فردی، استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت تهویه مناسب از دهم تا هفدهم شهریور ماه ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۱.۶۹ درصد بوده است. آقای فرهاد.ج بهدلیل سن بالا پس از واکسیناسیون چند ثانیهای را روی صندلی مینشیند از او میپرسم آیا از روند واکسیناسیون راضی بوده یا خیر؟ پاسخ میدهد: بیرون صندلی نداشت اما میشد در صف جا گرفت و در پارک نشست. تزریق روند سریعی داشت و فقط این چند دقیقه آخر بهدلیل تعویض شیفت روند کند شد. بهصورت کلی راضی بودم. ادامه میدهم که آیا کمی دیر مراجعه نکردهاند؟ میگوید: بله من کمی میترسیدم آن هم نه برای خودم چون علایم داشتم و ترجیح دادم در خانه بمانم تا بقیه نگیرند. منتظر شدم حالم که بهتر شد مراجعه کنم که چنین هم شد. خدا را شکر که حالم بهتر است. بهنظر شما کسانی که سر نوبت مراجعه نمیکنند باعث نمیشوند حق دیگران ضایع شود؟ صددرصد همینطور است. اگر همه ما مثل این کارکنان که میبینید برای واکسیناسیون بسیج شویم میزان مرگ و میرها کم خواهد شد. بهنظر من مردم زودتر بیایند بهتر از آن است که دیرتر بیایند. صف نان نیست که بگوییم اگر کسی زودتر آمد بد است. اتفاقاً آنهایی که به فکر بودهاند زودتر آمدهاند.
یک ساعت و نیم معطل شدم
نسرین. م از اتلاف وقتش در حین واکسیناسیون آن هم بهدلیل تعویض شیفت ناراضی است. او در مورد روند کلی واکسیناسیون اینگونه میگوید: من دوقلو در خانه دارم و آنها را به امان خدا گذاشتهام تا واکسن بزنم. برای دوز اول چنین مشکلی پیش نیامد. نمیدانم شاید شانس من است. وی گفت: در کل همکاری خادمان خیلی خوب و خونسردانه بود و همه راضی بودند. واکسن هم اصلاً درد نداشت و حتی با آنکه بسیاری از دوستانم دچار عارضه شده بودند من علایم جانبی نداشتم. او ماسک نزده است. از او میپرسم چرا ماسک ندارد؟ پاسخ: فراموش کردم از داخل ماشین بردارم. همه ما باید در کنار واکسیناسیون ماسک بزنیم و پروتکلها را رعایت کنیم.
خبرنگار
پس از شتابگیری واکسیناسیون و شکست رکورد چندین باره تزریق واکسن در کشور روند نزولی بیماری کرونا در پایتخت و دیگر شهرها آغاز شده است. یکی از اقدامات مؤثر و اثربخش در تسریع سرعت واکسیناسیون عمومی افزایش مراکز تجمیعی و راهاندازی مراکز شبانهروزی تزریق واکسن در تهران است. بهطوری که بنابر گزارش وزارت بهداشت دیروز با تزریق یک میلیون و ۵۹۰ هزار و ۲۰۵ دوز واکسن کرونا، رکورد تزریق روزانه واکسن در کشور برای چندمین بار شکسته شد. همچنین تاکنون ۲۴ میلیون و ۱۴۴ هزار و ۷۵۰ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۱۲ میلیون و ۴۹۲ هزار و ۵۹۸ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریق شده در کشور به ۳۶ میلیون و ۶۳۷ هزار و ۳۴۸ دوز رسید. ناگفته نماند با اعلام افزایش ساعت کاری مراکز واکسیناسیون بهصورت شبانهروزی در پایتخت این امکان برای برخی از شهروندان ایجاد شده که ساعات پایانی شب هم برای تزریق مراجعه کنند اما برخی از گزارشها هم نشان میدهد مرکز ۲۴ ساعته در تهران (انتهای اتوبان کردستان) در چند روز گذشته شاهد شلوغی گسترده و تا ساعت سه صبح شاهد صفهای طولانی بوده است. از طرفی به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در حال حاضر ۱۰۰۸ مرکز تجمیعی واکسیناسیون در کشور وجود دارد که سهم استان تهران ۱۲۷ مرکز است. از آنجا که نقش مؤثر واکسیناسیون در مهار این بیماری غیرقابل انکار است به یکی از مراکز تجمیعی واکسیناسیون در تهران سر زدیم و از مراجعان در مورد روند کلی واکسیناسیون پرسش کردیم.
در کمترین زمان واکسن را زدم
پس از ورود به این مرکز از جلوی در راهنمایان با نشان دادن سنگفرشها شما را بهسمت در سوله و سالن تزریق واکسن راهنمایی میکنند. صف بسیار شلوغ است و با وجود آنکه همه افراد ماسک زدهاند اما فاصله اجتماعی آنچنان رعایت نمیشود. راهنمایان افراد را به نوبت و به تعداد افرادی که از سالن خارج شدهاند به داخل دعوت میکنند. در داخل سالن هم 4 غرفه تعبیه شده تا افراد در آنها تزریق را انجام دهند. آقای شفاییه که همراه همسرش به این مرکز مراجعه کرده میگوید: از روند کلی واکسیناسیون راضی هستم بیشتر از 20 دقیقه چه در دوز اول چه در دوز دوم زمان برای واکسیناسیون صرف نکردم. او که در غرفه واکسن برکت تزریق را انجام داد در پاسخ به اینکه چرا برکت را انتخاب کردید میگوید: خب امسال سال تولید و پشتیبانی نامگذاری شده ما هم برای نشان دادن حسن نیت و پشتیبانی از دانشمندانمان این واکسن را تزریق کردیم.
زودتر از اینها باید واکسن تهیه میشد
صندلیهای سفید روبهروی غرفهها بهصورت عرضی بر کف سبز سالن چیده شدهاند و منتظران واکسن مرتب به ترتیب روی آنها تکیه زدهاند تا نوبتشان شود. از شیماج که در حال خروج از سالن است میپرسم روند کلی واکسیناسیون را چگونه ارزیابی میکند؟ پاسخ: من نیم ساعت معطل شدم تا بتوانم واکسن بزنم اما از لحاظ نظم و ترتیب میتوان نمره خوبی به روند تزریق داد. اما بهصورت کلی از نحوه و تأخیر در خرید واکسن راضی نیستم. من بهتازگی پدرم را از دست دادم. اگر واکسن زودتر خریداری میشد میزان مرگ و میرها به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکرد و خانوادههای ما داغدار نمیشدند. واقعاً با ورود محمولههای جدید واکسن حس امیدواری بیشتری در مردم ایجاد شده است و نگرانیها کم شده است.
واکسیناسیون شبانه فرصتی برای مردم
پس از آنکه هر فرد بر اساس نوبت به غرفه مورد نظر میرسید پس از تحویل مدارک موفق میشد خود را از شر بیماری مصون بدارد. البته بهگفته کارشناسان، واکسیناسیون به تنهایی کافی نیست و باید رعایت پروتکلها و ماسک زدن همچنان ادامه یابد. مسألهای که در چند هفته اخیر بهگفته مسئولان میزان رعایت پروتکلها در کشور به زیر پنجاه درصد رسیده است. براساس اعلام وزارت بهداشت، میانگین رعایت پروتکلهای بهداشتی در کشور شامل رعایت بهداشت فردی، استفاده از ماسک، رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت تهویه مناسب از دهم تا هفدهم شهریور ماه ۱۴۰۰ بالغ بر ۴۱.۶۹ درصد بوده است. آقای فرهاد.ج بهدلیل سن بالا پس از واکسیناسیون چند ثانیهای را روی صندلی مینشیند از او میپرسم آیا از روند واکسیناسیون راضی بوده یا خیر؟ پاسخ میدهد: بیرون صندلی نداشت اما میشد در صف جا گرفت و در پارک نشست. تزریق روند سریعی داشت و فقط این چند دقیقه آخر بهدلیل تعویض شیفت روند کند شد. بهصورت کلی راضی بودم. ادامه میدهم که آیا کمی دیر مراجعه نکردهاند؟ میگوید: بله من کمی میترسیدم آن هم نه برای خودم چون علایم داشتم و ترجیح دادم در خانه بمانم تا بقیه نگیرند. منتظر شدم حالم که بهتر شد مراجعه کنم که چنین هم شد. خدا را شکر که حالم بهتر است. بهنظر شما کسانی که سر نوبت مراجعه نمیکنند باعث نمیشوند حق دیگران ضایع شود؟ صددرصد همینطور است. اگر همه ما مثل این کارکنان که میبینید برای واکسیناسیون بسیج شویم میزان مرگ و میرها کم خواهد شد. بهنظر من مردم زودتر بیایند بهتر از آن است که دیرتر بیایند. صف نان نیست که بگوییم اگر کسی زودتر آمد بد است. اتفاقاً آنهایی که به فکر بودهاند زودتر آمدهاند.
یک ساعت و نیم معطل شدم
نسرین. م از اتلاف وقتش در حین واکسیناسیون آن هم بهدلیل تعویض شیفت ناراضی است. او در مورد روند کلی واکسیناسیون اینگونه میگوید: من دوقلو در خانه دارم و آنها را به امان خدا گذاشتهام تا واکسن بزنم. برای دوز اول چنین مشکلی پیش نیامد. نمیدانم شاید شانس من است. وی گفت: در کل همکاری خادمان خیلی خوب و خونسردانه بود و همه راضی بودند. واکسن هم اصلاً درد نداشت و حتی با آنکه بسیاری از دوستانم دچار عارضه شده بودند من علایم جانبی نداشتم. او ماسک نزده است. از او میپرسم چرا ماسک ندارد؟ پاسخ: فراموش کردم از داخل ماشین بردارم. همه ما باید در کنار واکسیناسیون ماسک بزنیم و پروتکلها را رعایت کنیم.

آیت الله رئیسی : دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند
رئیس جمهوری یکشنبه گذشته در جلسه هیأت دولت با تأکید بر اینکه دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند، نقد منصفانه را باعث رشد و ارتقای امور در کشور دانست و تأکید کرد: مدیران اجرایی باید آستانه تحمل خود را در مواجهه با انتقادها بالا ببرند، چرا که انتقاد درست میتواند نسبت به اصلاح کاستیها و نواقص مفید باشد. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سیدابراهیم رئیسی همچنین با گرامیداشت روز ملی سینما، توجه ویژه به اصحاب هنر را ضروری دانست و گفت: باید نسبت به مشکلات حرفهای و حتی شخصی و معیشتی اصحاب هنر توجه ویژه داشته باشیم. لازم است وزیر محترم ارشاد، مشکلات حرفهای و شخصی جامعه هنری کشور را پیگیری کند.
او با بیان اینکه سینما ابزاری است که باید در خدمت انقلاب و تبیین فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی قرار بگیرد، از اصحاب سینما خواست در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و امیدآفرینی در جامعه پیشگام باشند.
رئیس جمهوری افزود: تأثیرگذاری مفاهیمی که با ابزار فیلم و هنر منتقل میشود، بسیار بیشتر از هزاران ساعت سخنرانی است. رئیسی در ادامه با اشاره به مأموریت دریانوردی ناوگروه ۷۵ ارتش جمهوری اسلامی، این مأموریت را اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر دانست و تصریح کرد: این مأموریت افتخارآمیز دریانوردی، نشان داد که با تکیه بر توانمندی داخلی میتوان تولید قدرت کرد و همچنین شجاعت در برخورد با چالشها را به رخ همگان کشید و این حضور برجسته، پیام امیدبخشی برای مردم ایران و مستضعفان جهان و خار چشمی بر دشمنان بود. آیتالله رئیسی، اقدام وزارت صنعت، معدن و تجارت را در کاهش قیمت سیمان بسیار پسندیده و امیدبخش خواند و گفت: همه مسئولان باید تلاش کنند قیمت کالاها بویژه کالاهای معیشتی مردم به هیچ عنوان گران نشود و ضمن تلاش برای برقراری ثبات در بازار باید در راستای کاهش قیمتها تلاش کرد.
در این جلسه، پیشنهاد وزیر کشور درباره استانداری حسین مدرس خیابانی برای استان سیستان و بلوچستان به تصویب رسید.
در ادامه رئیس جمهوری خطاب به استاندار جدید استان سیستان و بلوچستان چند موضوع را مورد تأکید قرار داد. حفظ و ارتقای وحدت و برادری موجود بین اقوام و مذاهب موجود در استان، پیشگیری از اقدامات تفرقهافکنانه جریانهای افراطی، به لحاظ اینکه اقوام بلوچ و سیستان و مردم شیعه و سنی استان در سالیان متمادی با همدیگر زندگی برادرانه داشتهاند، استفاده از نیروهای کارآمد بومی و ظرفیت منابع انسانی استان بویژه جوانان، ارتقای امنیت مرز و استان با کمک مردم منطقه و در نهایت ساماندهی و ضابطهمند کردن مبادلات مرزی و سوختبری از جمله نکات آیتالله رئیسی خطاب به استاندار جدید سیستان و بلوچستان بود. حسین مدرس خیابانی، استاندار جدید سیستان و بلوچستان دارای مدرک کارشناسی مهندسی مواد و متالوژی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع و دوره دکترای مدیریت استراتژیک است. او پیش از این در سمتهایی همچون سرپرستی و قائم مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت، مسئول لجستیک و عضو ستاد ملی کرونا، عضو ستاد اقتصادی دولت و دبیر ستاد تنظیم بازار کشور فعالیت داشت. پس از استعفای رضا رحمانی، وزیر صمت دولت دوازدهم، مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب و درنهایت از سوی رئیس وقت دولت نیز بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود که نتوانست رأی اعتماد مجلس را کسب کند.
مدرس خیابانی پیش از عهده دارشدن مسئولیت سرپرستی وزارت صمت، حدود ۱۷ سال در وزارت بازرگانی در مسئولیتهای مختلفی حضور داشت.
او با بیان اینکه سینما ابزاری است که باید در خدمت انقلاب و تبیین فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی قرار بگیرد، از اصحاب سینما خواست در تبیین گفتمان انقلاب اسلامی و امیدآفرینی در جامعه پیشگام باشند.
رئیس جمهوری افزود: تأثیرگذاری مفاهیمی که با ابزار فیلم و هنر منتقل میشود، بسیار بیشتر از هزاران ساعت سخنرانی است. رئیسی در ادامه با اشاره به مأموریت دریانوردی ناوگروه ۷۵ ارتش جمهوری اسلامی، این مأموریت را اقدامی بسیار ارزشمند و قابل تقدیر دانست و تصریح کرد: این مأموریت افتخارآمیز دریانوردی، نشان داد که با تکیه بر توانمندی داخلی میتوان تولید قدرت کرد و همچنین شجاعت در برخورد با چالشها را به رخ همگان کشید و این حضور برجسته، پیام امیدبخشی برای مردم ایران و مستضعفان جهان و خار چشمی بر دشمنان بود. آیتالله رئیسی، اقدام وزارت صنعت، معدن و تجارت را در کاهش قیمت سیمان بسیار پسندیده و امیدبخش خواند و گفت: همه مسئولان باید تلاش کنند قیمت کالاها بویژه کالاهای معیشتی مردم به هیچ عنوان گران نشود و ضمن تلاش برای برقراری ثبات در بازار باید در راستای کاهش قیمتها تلاش کرد.
در این جلسه، پیشنهاد وزیر کشور درباره استانداری حسین مدرس خیابانی برای استان سیستان و بلوچستان به تصویب رسید.
در ادامه رئیس جمهوری خطاب به استاندار جدید استان سیستان و بلوچستان چند موضوع را مورد تأکید قرار داد. حفظ و ارتقای وحدت و برادری موجود بین اقوام و مذاهب موجود در استان، پیشگیری از اقدامات تفرقهافکنانه جریانهای افراطی، به لحاظ اینکه اقوام بلوچ و سیستان و مردم شیعه و سنی استان در سالیان متمادی با همدیگر زندگی برادرانه داشتهاند، استفاده از نیروهای کارآمد بومی و ظرفیت منابع انسانی استان بویژه جوانان، ارتقای امنیت مرز و استان با کمک مردم منطقه و در نهایت ساماندهی و ضابطهمند کردن مبادلات مرزی و سوختبری از جمله نکات آیتالله رئیسی خطاب به استاندار جدید سیستان و بلوچستان بود. حسین مدرس خیابانی، استاندار جدید سیستان و بلوچستان دارای مدرک کارشناسی مهندسی مواد و متالوژی، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع و دوره دکترای مدیریت استراتژیک است. او پیش از این در سمتهایی همچون سرپرستی و قائم مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت، مسئول لجستیک و عضو ستاد ملی کرونا، عضو ستاد اقتصادی دولت و دبیر ستاد تنظیم بازار کشور فعالیت داشت. پس از استعفای رضا رحمانی، وزیر صمت دولت دوازدهم، مدرس خیابانی بهعنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب و درنهایت از سوی رئیس وقت دولت نیز بهعنوان وزیر پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی معرفی شده بود که نتوانست رأی اعتماد مجلس را کسب کند.
مدرس خیابانی پیش از عهده دارشدن مسئولیت سرپرستی وزارت صمت، حدود ۱۷ سال در وزارت بازرگانی در مسئولیتهای مختلفی حضور داشت.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شهادت حضرت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد
-
پیام تسلیت رهبرمعظم انقلاب در پی درگذشت حجتالاسلام سیداحمد زرگر
-
برای دام، وام گرفتند اما زمین خریدند
-
اقیانوسها زیر عرشه شناورهای ایرانی
-
دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند
-
تصویب بسته حمایتی اصحاب فرهنگ و هنر
-
ابلاغ ۷ مصوبه مهم بر زمینمانده شورای عالی انقلاب فرهنگی
-
آمادگی ایران برای مشارکت در روند بازسازی عراق
-
زمین برای بلعیدن تاریخ ۴۰۰ ساله صفوی دهان باز کرده است
-
اعلام قوانین تحصیلی زنان درافغانستان
-
بابا آمد بچهها نبودند
-
نقش شگفت انگیز مشارکتهای مردمی در ترویج کتابخوانی
-
شبهای واکسیناسیون
-
آیت الله رئیسی : دولت از نقد منصفانه و سازنده استقبال میکند

اخبارایران آنلاین